چند پیش‌بینی هیجان‌انگیز برای صنعت ارزهای دیجیتال در سال ۲۰۲۵؛ گزارش ویژه a16z


شرکت اندریسن هوروویتز  (a16z) اخیراً یک فهرست جامع یا لیستی از «ایده‌های بزرگ» در زمینه توسعه تکنولوژی در سال میلادی پیشِ رو منتشر کرده است. این لیست شامل موضوعات و ایده‌های تکنولوژیکی و نوآورانه است است که احتمال دارد توسعه‌دهندگان و سازندگان در سال آینده آنها را دنبال کنند. این ایده‌ها در حوزه‌های مختلفی از جمله هوش مصنوعی، زیست‌فناوری/سلامت، کریپتو و ارزهای دیجیتال، فین‌تک، بازی‌ها، زیرساخت‌ها و دیگر زمینه‌ها دسته‌بندی می‌شوند.

فعالان، همکاران و ارتباطات اندریسن هوروویتز که در زمینه ارزهای دیجیتال کار می‌کنند، بسیار مشتاق توسعه و نوآوری ایده‌های جدیدی که در این مقاله آورده شده است، در سال آینده هستند. با ما همراه باشید تا پیش‌بینی‌های هیجان‌انگیز و ایده‌های جدید جذاب در حوزه کریپتو را با هم بررسی کنیم.

فهرست عناوین

Toggle

۱. هوش مصنوعی که کیف پول مستقل خود را دارد!

هوش مصنوعی تا به حال عاملیتی از خود نداشته و مانند شخصیت‌های غیرفعال در بازی‌ها و گیم‌ها که به آن‌ها NPC می‌گویند، نقشی ساده و پیش‌فرض داشته است. این روند در حال تغییر است و هوش مصنوعی می‌تواند در آینده نزدیک به نقش‌های بزرگ‌تر و محوری‌تر با عاملیت بیشتر دست پیدا کند. این یعنی هوش مصنوعی می‌تواند تبدیل به یک عامل مستقل شود.

تا همین اواخر، هوش مصنوعی توانایی این را نداشت که کاملاً خودمختار و مستقل تصمیم‌گیری کند. هنوز هم نمی‌تواند به‌صورت واقعی و قابل تایید (بدون کنترل انسان) در بازارهای مالی شرکت کند؛ مثلاً دارایی‌ها را مبادله کند یا منابع مالی را مدیریت کند.

اما نشانه‌هایی از تغییر دیده می‌شود. برای مثال، یک هوش مصنوعی مانند Truth Terminal می‌تواند از ارزهای دیجیتال برای تراکنش‌های مالی استفاده کنند. این ویژگی فرصت‌های جذاب و خلاقانه‌ای در تولید محتوا و فعالیت‌های اقتصادی فراهم می‌کند. اما پتانسیل هوش مصنوعی فراتر از این‌هاست. هوش مصنوعی می‌تواند هم در انجام اهداف انسانی مؤثرتر باشد و هم به‌عنوان یک عضو مستقل در شبکه‌های دیجیتال ظاهر شود.

عاملیت هوش مصنوعی شامل استقلال مالی هوش مصنوعی است، به این معنا که بتواند دارایی‌ها یا ارزهای دیجیتال را مدیریت کند. زمانی که هوش‌های مصنوعی بتوانند به شیوه‌ای خودمختار و بدون دخالت انسان کیف پول‌های دیجیتال مختص خودشان داشته باشند، کلیدهای خصوصی را مدیریت کنند و دارایی‌های کریپتو را کنترل کنند، موارد استفاده شگفت‌انگیزی شکل می‌گیرد. برخی از این موارد عبارت‌اند از:

  • مشارکت در شبکه‌های زیرساخت فیزیکی غیرمتمرکز (DePIN): مثلاً کمک به توزیع انرژی در شبکه‌های غیرمتمرکز یا تأیید نودهای شبکه.
  • بازیکنان واقعی در بازی‌های دیجیتال: هوش‌های مصنوعی می‌توانند به بازیکنانی ارزشمند و حرفه‌ای در دنیای بازی‌ها تبدیل شوند.
  • ایجاد بلاک چین مستقل: شاید در آینده شاهد اولین بلاک چین‌هایی باشیم که به‌طور کامل توسط هوش مصنوعی ساخته و مدیریت می‌شوند.

در مجموع، وقتی هوش مصنوعی بتواند به‌صورت مستقل در بازارها و شبکه‌ها مشارکت کند یعنی کیف پول ارز دیجیتال خود را داشته باشد، از ایفای نقش‌های دستوری فراتر خواهد رفت و به موجودیتی خودمختار تبدیل می‌شود. چنین تغییری، فرصت‌های بی‌پایانی را برای نوآوری و تحول در اقتصاد دیجیتال و فناوری ایجاد خواهد کرد.

۲. چت‌بات‌های خودمختار مستقل (DACs) وارد می‌شوند

چت‌بات غیرمتمرکز و خودمختار (DAC) یک ایده پیشرفته و آینده‌نگرانه در حوزه هوش مصنوعی است. این نوع چت‌بات‌ها می‌توانند به موجودیت‌های دیجیتالی کاملاً مستقل تبدیل شوند. این چت‌بات‌ها با استفاده از محیط اجرایی مورد اعتماد (TEE)، استقلال خود را به‌صورت ایمن و تأییدپذیر تضمین می‌کنند. محیط TEE فضایی ایزوله است که از برنامه‌ها در برابر دسترسی‌های غیرمجاز محافظت می‌کند و باعث ایجاد یک سیستم توزیع شده می‌شوند. در اینجا، از TEE برای اطمینان از این که چت‌بات خودمختار است و تحت کنترل انسان نیست، استفاده می‌شود.

چت‌بات‌های DAC توانایی‌های منحصربه‌فردی دارند. آن‌ها می‌توانند محتواهای جذاب و خلاقانه تولید کنند، از طریق انتشار این محتوا در شبکه‌های اجتماعی غیرمتمرکز، فالوورهای وفادار خود را جذب کنند و از مخاطبانشان درآمد کسب کنند. این درآمدها معمولاً به‌صورت ارز دیجیتال هستند و دارایی‌های چت‌بات نیز به‌طور ایمن توسط خود سیستم و از طریق کلیدهای خصوصی ذخیره‌شده در TEE مدیریت می‌شوند. این ساختار به چت‌بات‌ها اجازه می‌دهد به‌صورت مستقل، شفاف و امن فعالیت کنند.

یکی از ویژگی‌های کلیدی این چت‌بات‌ها، غیرمتمرکز بودن آن‌هاست. آن‌ها روی شبکه‌ای از نودهای عمومی (permissionless) اجرا می‌شوند و با استفاده از پروتکل اجماع مختص خود هماهنگ می‌شوند. این بدین معناست که هیچ نقطه مرکزی یا مدیریت انسانی برای کنترل این چت‌بات‌ها وجود ندارد. این ویژگی، استقلال واقعی این سیستم‌ها را تضمین می‌کند و امکان فعالیت آن‌ها را در محیط‌های غیرمتمرکز فراهم می‌آورد.

چشم‌انداز آینده برای چت‌بات‌های خودمختار مستقل بسیار هیجان‌انگیز است. این سیستم‌ها می‌توانند به اولین موجودیت‌های دیجیتال مستقل تبدیل شوند که ارزش مالی آن‌ها به میلیاردها دلار می‌رسد. تصور کنید یک چت‌بات که نه‌تنها به‌صورت مستقل محتوا تولید می‌کند و درآمدزایی دارد، بلکه دارایی‌هایش را نیز به‌طور خودمختار مدیریت می‌کند و به یک مهره اصلی در اقتصاد دیجیتال تبدیل می‌شود.

البته با رشد و گسترش این فناوری، چالش‌ها و ریسک‌هایی نیز به وجود خواهد آمد و امکان سوءاستفاده از چنین سیستم‌هایی فراهم می‌شود. بنابراین، احتمالاً نیاز به چارچوب‌های قانونی و مقرراتی برای مدیریت و کنترل این فناوری وجود خواهد داشت.

۳. نیاز به اثبات هویت انسانی (PoP) با گسترش استفاده از هوش مصنوعی

در دنیایی که پر از جعل هویت، کلاهبرداری‌های آنلاین، هویت‌های چندگانه، دیپ‌فیک‌ها (جعل عمیق) و دیگر محتوای واقعی اما گمراه‌کننده‌ی تولید شده توسط هوش مصنوعی است، نیاز به یک مفهوم به نام «اثبات هویت انسانی» یا Proof of Personhood به شدت احساس می‌شود. این تکنولوژی به ما کمک می‌کند تا مطمئن شویم با یک فرد واقعی در تعامل هستیم، نه یک ربات یا محتوای جعلی.

مشکل اصلی اینجا تولید محتوای جعلی نیست؛ بلکه کاهش شدید هزینه تولید این نوع محتوا توسط هوش مصنوعی است. هوش مصنوعی هزینه‌ی نهایی تولید محتوای جعلی را به شدت کاهش داده است. به همین دلیل، حالا بیش از هر زمان دیگری نیاز داریم تا روشی امن و خصوصی پیدا کنیم که بتوان با آن ارتباط بین محتوا و هویت افراد را تایید کرد.

اثبات هویت انسانی نه تنها در تعریف هویت دیجیتال اهمیت دارد، بلکه به ما کمک می‌کند تا هزینه‌های حمله به افراد یا تخریب یک شبکه را برای عاملان مخرب به شدت افزایش دهیم. در این سیستم، دریافت یک شناسه‌ی منحصربه‌فرد برای انسان‌ها رایگان و آسان است، اما برای هوش مصنوعی بسیار دشوار و پرهزینه خواهد بود.

ایده‌ی کلیدی در اینجا مفهوم «ویژگی یگانگی» است که به حفظ حریم خصوصی کمک می‌کند و در برابر حملات سیبیل (Sybil) مقاوم است. این ویژگی، یکی از ضروری‌ترین اجزای هر سیستمی است که قصد اثبات هویت انسانی را داشته باشد. فناوری اثبات هویت انسانی با تغییر ساختار هزینه‌ی حملات سایبری و کاهش امکان اقدامات مخرب، به ساخت یک فضای وب امن‌تر و قابل‌اعتمادتر کمک می‌کند.

۴. استفاده از بازارهای پیش‌بینی برای بهبود روش‌های جمع‌آوری اطلاعات

بازارهای پیش‌بینی در سال ۲۰۲۴ توجه زیادی را به خود جلب کردند، به‌ویژه در زمینه انتخابات ایالات متحده آمریکا. بازارهای پیش‌بینی یک نوع بازار مالی هستند که در آنها افراد می‌توانند پیش‌بینی‌هایی درباره رویدادهای آینده انجام دهند و با خرید و فروش قراردادهایی که به این پیش‌بینی‌ها مرتبط هستند، به آن‌ها ارزش پولی اختصاص دهند. به عبارت ساده‌تر، در بازار پیش‌بینی، افراد شرط می‌بندند که یک رویداد خاص (مانند نتیجه انتخابات آمریکا) به چه شکلی خواهد بود و بر اساس این پیش‌بینی‌ها معامله می‌کنند.

با این حال، احتمال زیادی وجود دارد که خود بازارهای پیش‌بینی در سال ۲۰۲۵ تحولی بزرگ نباشند، بلکه آنها پایه و زمینه را برای ایجاد مکانیزم‌های توزیع‌شده و مبتنی بر فناوری برای جمع‌اوری اطلاعات فراهم می‌کنند. بازارهای پیش‌بینی می‌توانند در زمینه‌های مختلفی استفاده شوند. بنابراین، بازارهای پیش‌بینی به‌عنوان یک ابزار برای توسعه روش‌های جدید جمع‌آوری اطلاعات از مردم و تحلیل پیش‌بینی‌ها عمل می‌کنند.

این روش‌های جدید می‌توانند در زمینه‌های مختلف کاربرد داشته باشند، مثل:

  • حاکمیت‌های جمعی: جوامع می‌توانند از این سیستم‌ها برای تصمیم‌گیری‌های جمعی استفاده کنند. برای مثال، می‌توان از پیش‌بینی‌ها برای تصمیم‌گیری در مورد سیاست‌های عمومی یا تصمیمات اجتماعی استفاده کرد.
  • شبکه‌های حسگر: سیستم‌های جمع‌آوری اطلاعات می‌توانند از داده‌هایی که از حسگرها در محیط‌های مختلف می‌آید، برای پیش‌بینی وضعیت‌ها یا تحلیل شرایط استفاده کنند. این اطلاعات می‌تواند در مدیریت منابع طبیعی، کنترل ترافیک، یا پیش‌بینی مشکلات زیست‌محیطی کاربرد داشته باشد.
  • امور مالی: در بازارهای مالی، پیش‌بینی‌ها می‌توانند به سرمایه‌گذاران کمک کنند تا تصمیمات بهتری بگیرند و تحلیل‌های دقیق‌تری از شرایط بازار ارائه دهند.

سال گذشته مفهوم و استفاده از بازارهای پیش‌بینی را در میان مردم تثبیت کرد، اما باید توجه داشت که خود بازارهای پیش‌بینی همیشه بهترین روش برای جمع‌اوری اطلاعات نیستند. این بازارها ممکن است برای رویدادهای جهانی و اقتصاد کلان قابل‌اعتماد نباشند. برای سوالات دقیق‌تر و جزئی‌تر، احتمالاً گروه‌های پیش‌بینی خیلی کوچک خواهند بود تا سیگنال‌های معنی‌داری ارائه دهند. با این حال، پژوهشگران و فناوران دهه‌هاست که چارچوب‌هایی برای تشویق افراد به اشتراک‌گذاری صادقانه نظر و اطلاعات خود در زمینه‌های مختلف طراحی کرده‌اند. بسیاری از این چارچوب‌های نظرسنجی در پروژه‌های بلاک چین مورد استفاده قرار گرفته‌اند.

بلاک چین‌ها همیشه برای پیاده‌سازی چنین مکانیزم‌هایی گزینه‌ای طبیعی بوده‌اند؛ نه تنها به دلیل غیرمتمرکز بودن آن‌ها، بلکه به این دلیل که از طرح‌های تشویقی شفاف، قابل‌حسابرسی و مبتنی بر انگیزه مالی پشتیبانی می‌کنند. از همه مهم‌تر، بلاک چین‌ها نتایج را به‌صورت عمومی منتشر می‌کنند، بنابراین نتایج به‌صورت لحظه‌ای و قابل تفسیر در دسترس همه قرار می‌گیرند.

۵. شرکت‌های بیشتری پرداخت با استیبل کوین‌ها را قبول می‌کنند

در سال گذشته، استیبل‌کوین‌ها به‌عنوان راهکاری مناسب برای پرداخت‌ها در میان مردم و شرکت‌ها تا حدودی جا افتادند. این ارزهای دیجیتال به‌ویژه به دلیل ثابت بودن قیمتشان و سرعت بالای انتقال دلار در سطح جهانی مورد توجه قرار گرفتند. از طرفی، استیبل‌کوین‌ها برای کارآفرینانی که محصولات جدید پرداختی می‌سازند، بستری مناسب فراهم می‌کنند. محصولات پرداختی به ابزارها و خدماتی می‌گویند که برای انجام تراکنش‌های مالی و پرداخت‌ها طراحی شده‌اند. بستری که استیبل کوین‌ها برای پرداخت می‌سازند دیگر نیازی به درگاه‌های پرداخت، حداقل موجودی یا کیت‌های توسعه نرم‌افزار اختصاصی (SDKs) ندارند.

با این حال، شرکت‌های بزرگ هنوز از پتانسیل عظیم کاهش هزینه‌ها و به‌دست آوردن سودهای جدید با استفاده از استیبل‌کوین‌ها استفاده نمی‌برند. در حالی که برخی از شرکت‌ها به استیبل‌کوین‌ها علاقه‌مند شده‌اند و در برخی از پرداخت‌های همتا به همتا این تکنولوژی را به‌کار گرفته‌اند، انتظار می‌رود در سال ۲۰۲۵ موج بزرگ‌تری از آزمایش و استفاده از این نوع ارزها در شرکت‌ها مشاهده شود.

کسب‌وکارهای کوچک و متوسط که برندهای قدرتمندی دارند و با هزینه‌های بالای پرداخت مواجه هستند، مانند کافه‌ها، رستوران‌ها و مغازه‌ها، اولین کسانی خواهند بود که از کارت‌های اعتباری به استیبل‌کوین‌ها روی می‌آورند چون این نوع پرداخت برای آنها امن‌تر و هزینه تراکنش‌ها پایین‌تر است.

انتظار می‌رود شرکت‌های بزرگ‌تر نیز به استیبل‌کوین‌ها روی آورند. اگر استیبل‌کوین‌ها واقعاً به سرعت جایگزین سیستم‌های بانکی شوند، شرکت‌ها سعی خواهند کرد تا واسطه‌های پردازش پرداخت یعنی بانک‌ها و موسسات اعتباری را حذف کنند. این یعنی آن‌ها می‌توانند پرداخت‌ها را مستقیماً انجام دهند و این کار باعث می‌شود که ۲٪ بیشتر سود به جیبشان برود.

۶. کشورها اوراق قرضه را روی بلاک چین منتشر می‌کنند

در حال حاضر، اوراق قرضه دولتی معمولاً به‌صورت کاغذی یا دیجیتال توسط دولت‌ها منتشر می‌شود که سرمایه‌گذاران از آنها بهره می‌برند. اکنون ایده‌ای وجود دارد که این اوراق قرضه را روی بلاک چین قرار دهند که به این کار «آن-چین» (Onchain) کردن آنها می‌گویند. این یعنی اوراق قرضه به‌طور دیجیتال و با استفاده از فناوری بلاک چین منتشر خواهند شد.

با اینکه این اوراق قرضه به صورت دیجیتال خواهند بود، نگرانی‌های مرتبط با ارزهای دیجیتال بانک مرکزی (CBDC) که نظارت‌های زیاد و کنترل‌های دولتی زیادی بر روی پول دارند، وجود نخواهد داشت. یعنی این اوراق قرضه دولتی همچنان ویژگی‌های یک دارایی دیجیتال امن و شفاف را خواهند داشت بدون اینکه دولت به‌طور مستقیم بر نحوه استفاده از آن نظارت کند.
همچنین این اوراق قرضه می‌توانند در صنعت دیفای (امور مالی غیرمتمرکز) برای وام‌دهی یا بازار مشتقات مانند قرارداهای فیوچرز به‌عنوان وثیقه استفاده شوند، یعنی می‌توان از آن‌ها در معاملات مالی بدون نیاز به بانک‌ها و موسسات مالی سنتی استفاده کرد.
برخی کشورهای پیشرو در نوآوری ممکن است در آینده اوراق قرضه دولتی را به‌صورت دیجیتال روی بلاک چین منتشر کنند. برای مثال، بریتانیا در حال آزمایش اوراق بهادار دیجیتال از طریق یک پلتفرم آزمایشی در سازمان نظارتی مالی خود، FCA (سازمان نظارت مالی بریتانیا) است.

در ایالات متحده، کمیسیون بورس و اوراق بهادار (SEC) قصد دارد اوراق قرضه دولتی را از طریق زیرساخت‌های قدیمی و پرهزینه در سال آینده تسویه کند، اما انتظار می‌رود که بیشتر درباره این صحبت‌ها بشنویم که چگونه بلاک چین می‌تواند شفافیت، کارایی و مشارکت در بازارهای معاملاتی اوراق قرضه را افزایش دهد.

۷. تصویب قانون DUNA و پذیرش شبکه‌های بلاک چین در آمریکا

در سال ۲۰۲۴، ایالت وایومینگ در آمریکا قانونی تصویب کرد که سازمان‌های خودمختار غیرمتمرکز یا همان دائوها (DAOs) را به‌عنوان نهادهای قانونی به رسمیت می‌شناسد. این قانون به معرفی ساختاری جدید به نام DUNA (که مخفف سازمان غیرمتمرکز غیرانتفاعی غیرشرکتی است) انجامید. این ساختار با هدف پشتیبانی از حاکمیت غیرمتمرکز شبکه‌های بلاک چین طراحی شده و در حال حاضر تنها گزینه‌ی عملی برای پروژه‌های بلاک چین در آمریکا است.

لایحه DUNA به پروژه‌های ارز دیجیتال و جوامع غیرمتمرکز کمک می‌کند تا مشروعیت قانونی پیدا کنند. این امر نه‌تنها فعالیت‌های اقتصادی آن‌ها را افزایش می‌دهد، بلکه دارندگان توکن‌ها را از مسئولیت‌های حقوقی محافظت می‌کند و به آن‌ها کمک می‌کند تا مسائل مالیاتی و انطباق با قوانین را بهتر مدیریت کنند.

سازمان‌های خودمختار غیرمتمرکز که مسئولیت مدیریت و حاکمیت شبکه‌های باز بلاک چین را بر عهده دارند، ابزاری حیاتی برای تضمین عمومی ماندن شبکه‌ها، عدم تبعیض و جلوگیری از سوءاستفاده اقتصادی هستند. قانون DUNA می‌تواند پتانسیل کامل این سازمان‌ها را آزاد کند و همین حالا هم چندین پروژه برای پیاده‌سازی این ساختار در حال فعالیت هستند.

انتظار می‌رود در سال ۲۰۲۵، ایالات متحده با توسعه و حمایت بیشتر از اکوسیستم ارز دیجیتال خود، DUNA را به یک استاندارد برای پروژه‌های بلاک چین تبدیل کند. همچنین، ممکن است دیگر ایالت‌ها نیز ساختارهایی مشابه را بپذیرند. وایومینگ پیش‌تر نیز پیشگام بود و اولین ایالتی بود که شرکت‌های با مسئولیت محدود (LLC) را به رسمیت شناخت.

علاوه بر پروژه‌های کریپتویی، این ساختار می‌تواند برای دیگر برنامه‌های غیرمتمرکز، از جمله زیرساخت‌های فیزیکی و شبکه‌های انرژی، مورد استفاده قرار گیرد. به همین دلیل، DUNA می‌تواند نقطه عطفی در گسترش برنامه‌های غیرمتمرکز باشد و مسیری تازه برای نوآوری‌های قانونی و اقتصادی ایجاد کند.

۸. دموکراسی سیال از دنیای آنلاین به دنیای واقعی می‌آید!

امروزه بسیاری از مردم از سیستم‌های فعلی حکمرانی و رأی‌گیری ناراضی هستند. این نارضایتی فرصتی ایجاد کرده تا بتوانیم از فناوری‌های جدید برای آزمایش مدل‌های تازه حکومتی استفاده کنیم. اما این بار، نه فقط در دنیای دیجیتال، بلکه در دنیای واقعی هم می‌توانیم این ایده‌ها را عملی کنیم.
در سال‌های اخیر، DAOها (سازمان‌های خودگردان غیرمتمرکز) و دیگر جوامع غیرمتمرکز آنلاین به ما این امکان را داده‌اند که نحوه عملکرد نهادهای سیاسی، رفتارهای اجتماعی و مدل‌های حکومتی را به‌صورت گسترده بررسی کنیم. اما حالا این سؤال پیش می‌آید که اگر بتوانیم این تجربیات و آموزه‌ها را از طریق بلاک چین به دنیای واقعی بیاوریم، چه اتفاقی خواهد افتاد؟


یکی از راه‌حل‌ها این است که از فناوری بلاک چین برای انجام رأی‌گیری امن و خصوصی استفاده کنیم. بلاک چین می‌تواند رأی‌گیری را بسیار شفاف‌تر و ایمن‌تر کند، به‌ویژه اگر این سیستم ابتدا در آزمایش‌های کوچک و با ریسک پایین مورد استفاده قرار گیرد. این کار باعث می‌شود نگرانی‌ها درباره امنیت سایبری و صحت نتایج به حداقل برسد.

دموکراسی سیال چیست؟
یکی دیگر از ایده‌های جالب، استفاده از مدل دموکراسی سیال (Liquid Democracy) است. در این مدل، شما دو انتخاب دارید:

  1. مستقیم رأی بدهید: شما می‌توانید به‌طور مستقیم در مورد مسائل مهم رأی بدهید.
  2. رأی خود را به کسی واگذار کنید: اگر در یک موضوع خاص اطلاعات کافی ندارید، می‌توانید رأی خود را به فردی که به او اعتماد دارید و متخصص‌تر است، واگذار کنید.

این ایده برای اولین بار توسط لوییس کارول، نویسنده معروف کتاب «آلیس در سرزمین عجایب»، مطرح شد. اما در زمان او، اجرای این مدل در مقیاس بزرگ ممکن نبود.
حالا پیشرفت‌های اخیر در زمینه‌های رایانش، فناوری‌های ارتباطی و بلاک چین، اجرای دموکراسی سیال را ممکن کرده‌اند. این فناوری‌ها به ما کمک می‌کنند تا سیستم‌های نمایندگی پیشرفته‌تری ایجاد کنیم که کارآمدتر و شفاف‌تر باشند.

در حال حاضر، بسیاری از پروژه‌های مبتنی بر رمزارز و بلاک چین از مدل‌های مشابه استفاده کرده‌اند و اطلاعات ارزشمندی درباره نحوه عملکرد این سیستم‌ها جمع‌آوری کرده‌اند. این داده‌ها می‌توانند به‌عنوان الگویی برای طراحی سیستم‌های جدید حکومتی در جوامع واقعی مورد استفاده قرار گیرند.

۹. بازآفرینی به‌جای اختراع دوباره: استفاده مجدد از زیرساخت‌ها در بلاک چین

در سال گذشته، بسیاری از تیم‌ها در دنیای بلاک چین بار دیگر تلاش کردند تا زیرساخت‌های موجود را از نو بسازند. هر تیم تلاش می‌کرد تا نسخه‌ای اختصاصی از مواردی مانند مجموعه‌های اعتبارسنجی، پروتکل‌های اجماع، موتورهای اجرایی، زبان‌های برنامه‌نویسی و APIهای RPC را برای خود توسعه دهد. این تلاش‌ها گاهی منجر به بهبودهای جزئی در عملکرد خاصی می‌شدند، اما اغلب در عملکرد کلی یا کاربرد وسیع‌تر کمبودهایی داشتند.
فرض کنید تیمی زبانی برنامه‌نویسی ویژه برای SNARKها (اثبات‌های دانش صفر) طراحی کرده باشد. شاید این زبان در تئوری بتواند به توسعه‌دهندگان حرفه‌ای کمک کند تا SNARKهای بهینه‌تری تولید کنند. اما در عمل، این زبان ممکن است نسبت به زبان‌های عمومی در زمینه‌هایی مثل بهینه‌سازی کامپایلرها، ابزارهای توسعه‌دهنده، منابع آموزشی آنلاین یا پشتیبانی از برنامه‌نویسی مبتنی بر هوش مصنوعی عقب بماند. حتی ممکن است خروجی آن نسبت به زبان‌های عمومی کمتر بهینه باشد.
به همین دلیل، در سال ۲۰۲۵ انتظار می‌رود که تیم‌های بیشتری به جای اینکه این فناوری‌ها را از نو بسازند، از زیرساخت‌های آماده و موجود در صنعت بلاک چین استفاده کنند. این رویکرد به تیم‌ها اجازه می‌دهد تا زمان و انرژی زیادی صرفه‌جویی کنند و به‌جای صرف منابع برای بازآفرینی، بر ارائه محصولات و خدمات تخصصی و منحصر‌به‌فرد خود تمرکز کنند.
زیرساخت‌های بلاک چین اکنون به مرحله‌ای رسیده‌اند که می‌توانند محصولات و خدمات وب ۳ را برای استفاده عمومی و گسترده آماده کنند. همان‌طور که در سایر صنایع دیده‌ایم، این توسط تیم‌هایی ساخته می‌شود که بتوانند با زنجیره‌های تأمین پیچیده کار کنند و از ابزارهای موجود به بهترین شکل بهره ببرند. این در مقابل تیم‌هایی است که اصرار دارند همه چیز را خودشان  از ابتدا بسازند و فناوری‌های موجود را نادیده می‌گیرند.

۱۰. تمرکز بر UX به جای تعیین مسیر توسط زیرساخت‌ها در دنیای کریپتو

در سال‌های اخیر، بسیاری از شرکت‌های فعال در حوزه بلاک چین و کریپتو به‌شدت تحت تأثیر زیرساخت‌های فنی قرار گرفته‌اند. این موضوع باعث شده زیرساخت‌ها به‌نوعی مسیر طراحی و تجربه کاربری (UX) محصولات و خدمات را تعیین کنند. به عبارت دیگر، انتخاب‌های فنی در سطح زیرساخت‌ها، تأثیر مستقیمی بر نحوه تعامل کاربران با این محصولات داشته است.

در حال حاضر، بسیاری از تصمیمات تکنولوژیک در کریپتو بر اساس قابلیت‌های زیرساختی انجام می‌شود و کمتر به این فکر می‌شود که کاربران نهایی چه تجربه‌ای خواهند داشت. این موضوع به‌طور ناخودآگاه باعث می‌شود که طراحی محصول به‌جای تمرکز بر نیازها و خواسته‌های کاربران، حول محور ویژگی‌های فنی شکل بگیرد.

در سال ۲۰۲۵، انتظار می‌رود که شرکت‌های کریپتو به‌جای آغاز طراحی از زیرساخت‌ها، کار خود را با در نظر گرفتن تجربه نهایی کاربری یا همان UX شروع کنند. به این معنا که ابتدا تعیین کنند کاربران چگونه باید با محصول تعامل داشته باشند و چه تجربه‌ای برای آنها مطلوب است، سپس زیرساخت مناسب را انتخاب کنند. این تغییر رویکرد به شرکت‌ها کمک می‌کند تا سریع‌تر به تناسب محصول/بازار برسند و درگیر تصمیمات فنی پیچیده نشوند.

به‌جای اینکه تیم‌ها درگیر انتخاب‌های فنی جزئی مثل پروتکل‌های خاص (EIPs)، ارائه‌دهندگان کیف پول یا معماری‌های پیچیده شوند، این تصمیمات می‌توانند از طریق ابزارها و پلتفرم‌های کامل و آماده استفاده تسهیل شوند. این راهکار به طراحان و توسعه‌دهندگان کریپتو اجازه می‌دهد به‌جای غرق شدن در جزئیات زیرساخت، بر روی خلق تجربه‌ای روان و کاربرپسند تمرکز کنند.

همان‌طور که کاربران روزمره اهمیتی نمی‌دهند که یک اپلیکیشن با چه زبان برنامه‌نویسی نوشته شده است، در دنیای کریپتو نیز کاربران نهایی به جزئیات زیرساختی اهمیتی نخواهند داد. بدین ترتیب، تمرکز اصلی آنها بر روی کیفیت تجربه و سهولت استفاده خواهد بود. این تغییر رویکرد می‌تواند دنیای کریپتو را از صنعتی پیچیده و زیرساخت‌-محور به بازاری کاربر-محور و ساده‌تر برای عموم تبدیل کند.

۱۱. ساده‌سازی فناوری‌های وب ۳ برای پذیرش گسترده

فناوری بلاک چین قابلیت‌های فوق‌العاده‌ای دارد، اما همین پیچیدگی‌ها باعث شده تا پذیرش آن در میان کاربران عادی دشوار باشد. بلاک چین می‌تواند ارتباطات، مالکیت و درآمدزایی را برای تولیدکنندگان محتوا و خریداران آنها ساده‌تر کند، اما اصطلاحات پیچیده مثل ان‌اف‌تی (NFTs) یا رول‌آپ‌های زد-کی (zkRollups) و طراحی‌های فنی پیچیده، مانع از این می‌شود که افرادی که بیشترین منفعت را از این فناوری‌ها می‌برند، به‌راحتی با آن ارتباط برقرار کنند. این مشکل در گفتگوهای متعددی که با مدیران حوزه‌های رسانه، موسیقی و مد درباره وب ۳ انجام شده، کاملاً مشهود است.

در بسیاری از فناوری‌های مصرفی موفق، یک الگوی مشخص دیده می‌شود:

  1. فناوری جدید معرفی می‌شود.
  2. یک شرکت یا طراح پیشرو پیچیدگی‌های آن را پنهان و جداسازی می‌کند.
  3. این حرکت باعث تولید یک اپلیکیشن تحول‌آفرین می‌شود.

برای مثال تکنولوژی ایمیل را در نظر بگیرید. ایمیل در ابتدا از پروتکل‌های پیچیده مثل SMTP استفاده می‌کرد، اما امروزه تنها کافی است روی دکمه «ارسال» کلیک کنید. در تکنولوژی کارت‌های اعتباری، کاربران عادی نیازی به دانستن جزییات زیرساخت‌های پرداخت ندارند و فقط کارت را می‌کشند. اپلیکیشن اسپاتیفای به‌جای نمایش فرمت‌های پیچیده موسیقی، ساده‌ترین تجربه گوش دادن به موسیقی را برای کاربران فراهم کرد. همان‌طور که نسیم طالب گفته است: «پیچیدگی و مهندسی زیاد شکنندگی به همراه می‌آورد. سادگی آن را متعادل می‌کند و کارایی را بالا می‌برد.»

در سال ۲۰۲۵، انتظار می‌رود صنعت وب ۳ نیز این رویکرد را در پیش بگیرد و پیچیدگی‌های فنی و مهندسی اپلیکیشن‌های خود را پنهان کند. این کار از طریق روش‌های زیر قابل اجرا است:

  • تمرکز بر طراحی‌های ساده‌تر: برنامه‌های غیرمتمرکز موفق، رابط‌های کاربری طراحی می‌کنند که به‌اندازه لمس یک دکمه یا کشیدن یک کارت ساده باشد.
  • ارتباط واضح‌تر با کاربران: محصولاتی که موفق می‌شوند، نیازی به توضیح ندارند؛ آن‌ها صرفاً مشکلات کاربران را حل می‌کنند.

۱۲. اپ استورهای اختصاصی برای فضای کریپتو

یکی از چالش‌های بزرگ اپلیکیشن‌های مرتبط با ارزهای دیجیتال، محدودیت‌هایی است که توسط پلتفرم‌های متمرکز مانند اپ استور (در گوشی‌های اپل) و گوگل پلی (در گوشی‌های اندروید) اعمال می‌شود. این محدودیت‌ها باعث کاهش دسترسی به کاربران جدید می‌شوند. اما حالا فروشگاه‌های اپلیکیشن و بازارهای جدیدی در حال ظهور هستند که امکان توزیع و کشف اپلیکیشن‌های کریپتویی را بدون نیاز به تأیید این پلتفرم‌های متمرکز فراهم می‌کنند.

به‌عنوان مثال، بازار «Worldcoin’s World App Marketplace» علاوه بر ذخیره اطلاعات مربوط به هویت دیجیتال کاربران و ارائه اثبات هویت انسانی، به آن‌ها امکان دسترسی به مینی‌-اپلیکیشن‌ها را داده و در مدت کوتاهی صدها هزار کاربر را جذب کرده است. همچنین، فروشگاه بدون کارمزد dAppها برای کاربران موبایل سولانا به آن‌ها اجازه می‌دهد بدون هزینه به اپلیکیشن‌های غیرمتمرکز دسترسی پیدا کنند. این نمونه‌ها نشان می‌دهند که نه فقط نرم‌افزارها بلکه سخت‌افزار می‌تواند نقشی کلیدی در موفقیت اپ استورهای کریپتو ایفا کند؛ مشابه نقشی که دستگاه‌های اپل در اوایل شکل‌گیری اکوسیستم اپلیکیشن‌ها داشتند.

علاوه بر این، اکوسیستم‌های دیگری نیز در حال پیشرفت هستند؛ به‌عنوان مثال فروشگاه‌هایی با هزاران اپلیکیشن غیرمتمرکز و ابزارهای توسعه‌دهنده وب ۳ (مانند Alchemy) و بلاک چین‌هایی که به‌عنوان ناشر و توزیع‌کننده برای بازی‌ها عمل می‌کنند (مانند Ronin). با این حال، چالش‌هایی نیز وجود دارند. انتقال اپلیکیشن‌های موفق وب ۲ به دنیای بلاک چین دشوار است، زیرا این اپلیکیشن‌ها معمولاً کاربران زیادی در پلتفرم‌های متمرکز یا پیام‌رسان‌هایی مثل تلگرام دارند. البته، شبکه TON در تلگرام یکی از معدود استثناها در این زمینه است.

با وجود این چالش‌ها، پیش‌بینی می‌شود در سال ۲۰۲۵ انتقال بیشتری از اپلیکیشن‌های وب ۲ به دنیای کریپتو صورت گیرد. همچنین، فروشگاه‌های کریپتو می‌توانند به ابزاری اصلی برای توزیع اپلیکیشن‌ها و جذب کاربران جدید تبدیل شوند و وابستگی به پلتفرم‌های متمرکز را کاهش دهند. این روند می‌تواند آینده اپلیکیشن‌های غیرمتمرکز را به‌طور چشمگیری تغییر دهد و آن‌ها را به پذیرش عمومی نزدیک‌تر کند.

۱۳. هولدرهای کریپتو از ارزهای دیجیتال خود استفاده می‌کنند

در سال ۲۰۲۴، کریپتو نه تنها به عنوان یک جنبش مالی، بلکه به عنوان یک حرکت سیاسی مطرح شد. سیاستمداران کلیدی در مورد آن نظر مثبت داشتند و ابزارهایی مثل صندوق‌های سرمایه‌گذاری بیت کوین و اتریوم (ETPs) امکان دسترسی بیشتر سرمایه‌گذاران به ارزهای دیجیتال را فراهم کردند. اما نکته مهم‌تر این است که کریپتو در حال تبدیل شدن به یک «جنبش محاسباتی» است.

با این حال، سؤال اصلی این است: کاربران جدید از کجا خواهند آمد؟ در حال حاضر، تنها ۵ تا ۱۰ درصد از افرادی که رمزارز دارند، به طور فعال از آن استفاده می‌کنند. بنابراین فرصت بزرگی وجود دارد تا دارندگان غیرفعال رمزارز را به کاربران فعال تبدیل کرد. با توجه به اینکه حدود ۶۱۷ میلیون نفر در دنیا مالک رمزارز هستند، این امکان وجود دارد که تعداد بیشتری از آن‌ها را به تعامل مستقیم با بلاک چین وادار کنیم.

یکی از دلایل این تحول، پیشرفت زیرساخت‌های بلاک چین است که باعث کاهش کارمزدهای تراکنش شده و استفاده از این فناوری را آسان‌تر می‌کند. این پیشرفت‌ها باعث شده برنامه‌ها و اپلیکیشن‌های جدیدی برای کاربران فعلی و جدید ارائه شوند. همچنین، برنامه‌ها و کاربردهای اولیه‌ای که تاکنون دیده‌ایم، مانند استیبل‌کوین‌ها، امور مالی غیرمتمرکز (DeFi)، توکن‌های غیرقابل‌معاوضه (NFT)، بازی‌های مبتنی بر بلاک چین، شبکه‌های اجتماعی غیرمتمرکز، پروژه‌های زیرساخت غیرمتمرکز (DePIN)، سازمان‌های خودمختار غیرمتمرکز (DAO) و بازارهای پیش‌بینی، به مرور برای کاربران عادی نیز قابل‌دسترس‌تر و ساده‌تر می‌شوند.

تمرکز بر تجربه کاربری و بهبودهای دیگر در این حوزه، نقش مهمی در گسترش استفاده از کریپتو و جذب کاربران بیشتر دارد. به عبارت دیگر، آینده کریپتو نه فقط در داشتن آن، بلکه در استفاده فعال و مشارکتی از آن نهفته است.

۱۴. دارایی‌های نامتعارف توکنیزه می‌شوند

با کاهش هزینه‌ها به دلیل پیشرفت زیرساخت‌ها در صنعت ارزهای دیجیتال و فناوری‌های نوظهور دیگر، توکنیزه کردن دارایی‌ها به شکلی گسترده و در بخش‌های مختلف صنعت گسترش خواهد یافت. این فرآیند باعث می‌شود دارایی‌هایی که پیش‌تر به دلیل هزینه‌های بالا یا ناشناخته بودن غیرقابل‌دسترس بودند، نه تنها نقدینگی پیدا کنند بلکه بتوانند در اقتصاد جهانی نیز مشارکت کنند. همچنین، موتورهای هوش مصنوعی می‌توانند از این اطلاعات به عنوان مجموعه‌ داده‌های منحصربه‌فرد استفاده کنند.

این تحول شبیه به پیشرفتی است که فناوری شکست هیدرولیکی (Fracking) برای استخراج منابع نفتی که قبلاً غیرقابل‌دسترس بود به ارمغان آورد. توکنیزه کردن دارایی‌های نامتعارف می‌تواند شیوه درآمدزایی در عصر دیجیتال را بازتعریف کند. سناریوهایی که قبلاً بیشتر شبیه داستان‌های علمی-تخیلی به نظر می‌رسیدند، اکنون ممکن‌تر از همیشه به نظر می‌رسند. به عنوان مثال، افراد می‌توانند داده‌های بیومتریک خود را توکنیزه کرده و سپس از طریق قراردادهای هوشمند، این اطلاعات را به شرکت‌ها اجاره دهند.

نمونه‌های اولیه از این نوع تحول هم‌اکنون در حال ظهور هستند، به‌ویژه از طریق شرکت‌های DeSci (علوم غیرمتمرکز) که با استفاده از فناوری بلاک چین، مالکیت، شفافیت و رضایت بیشتری را به فرآیند جمع‌آوری داده‌های پزشکی وارد می‌کنند. این روند، آینده‌ای را رقم می‌زند که در آن مردم می‌توانند از دارایی‌های پیش‌تر بلااستفاده خود به شکل غیرمتمرکز سود ببرند، به جای آنکه تنها به دولت‌ها یا واسطه‌های متمرکز برای بهره‌برداری از آن‌ها متکی باشند.



لینک کپی شد



منبع