در عصر امروز، عرضه جهانی پول با سرعت بسیار بالایی در حال گسترش است. در چنین دنیایی، سرمایهگذاریهای پرریسک تبدیل به گزینههای جذابتری برای عموم مردم میشوند. اگرچه بخش عمدهای از این سرمایهگذاریها به سمت داراییهای سنتی مانند شاخص S&P 500 و املاک میرود، اما بخشی نیز به سمت ارزهای دیجیتال اصلی مانند بیت کوین (BTC) و اتریوم (ETH) هدایت میشود. در انتهای این طیف، میم کوینها هستند که بهعنوان ابزارهای سرمایهگذاری پرریسک و با پاداش بالا برای سرمایههای مازاد ظاهر شدهاند.
همزمان با این تغییرات، بسیاری از سرمایهگذاران خرد در حال کشف راههای نوین برای افزایش ثروت هستند که نشاندهنده تغییر نگرش آنها از امور مالی سنتی است. در این میان، بلاک چینها بهعنوان یک زیرساخت مالی نوآورانه شفافیت و دسترسی بیشتری را نسبت به سیستم مالی سنتی برای مردم فراهم میکنند. میم کوینها نیز تلاش میکنند همین اصول را منعکس کنند؛ بر خلاف سایر داراییها که تنها برای افراد یا گروههای داخلی مزیت دارند، این دسته از ارزهای دیجیتال فرصتهایی سودآور برای عموم مردم فراهم میکنند و هدف آنها افزایش دسترسی برابر برای سرمایهگذاران در سراسر جهان است.
از روزهای ابتدایی اختراع اینترنت، میمها (Memes) یکی از اجزای تشکیلدهنده فرهنگ عام اینترنتی بودند که همواره جذابیت وایرالشدن داشته و جوامع یا کامیونیتیها را دور خود جمع میکردند. پدیده میمها اکنون با کمک فناوری رمزارزها به حوزه مالی دیجیتال نیز گسترش یافته و میمها را توکنیزه کرده و تبدیل به ابزاری برای پولسازی کردهاند. این روند، تأثیر فزاینده و پتانسیل اقتصادی داراییهای مبتنی بر میمها در عصر دیجیتال را برجسته میکند و نشاندهنده تغییری گستردهتر در نحوه پیوند پول و فرهنگ عام در چشمانداز مالی مدرن است.
پروژههایی که بر توسعه محصولات فناوری نرمافزاری جدید تمرکز دارند، میتوانند از محبوبیت میم کوینها الهام بگیرند. این روند نشان میدهد که تکنولوژی بلاک چین قدرت زیادی در متحد کردن افراد در سطح جهانی و در گردآوری جوامع پیرامون ایدهها و جنبشهای مشترک دارد. میم کوینها ویژگیهایی کلیدی مانند راهاندازی عادلانه (Fair Launch) و توکنومیکس با عرضه محدود (Low-Float Tokenomics) را به خوبی رواج دادند و اکنون هر پروژهای که قصد دارد در آینده توکن خود را عرضه کند از این ویژگی میم کوینها الهام میگیرد.
این مطلب ترجمه گزارشی از بایننس ریسرچ (Binance Research) بوده که شاخهای فعال در تحقیق و پژوهش دنیای کریپتو در صرافی بایننس است. بایننس ریسرچ گزارشهای جامعی از ترندهای اکوسیستم بلاک چین ارائه میدهد و در این گزارش، دنیای گسترده میم کوینها و نحوه پیدایش و رشد آنها را زیر ذرهبین قرار داده است.
مقدمه
ظهور میم کوینها پدیدهای چشمگیر در روند گسترش امور مالی دیجیتال و غیرمتمرکز بود. از بسیاری جهات، میم کوینها تلاش میکنند اصول بنیادین صنعت ارزهای دیجیتال مانند عدالت، شفافیت و غیرمتمرکز بودن آنها را به تصویر بکشند. اما از جنبههای دیگر، آنها روی متفاوتی از این صنعت را آشکار میکنند: در میم کوینها اولویت کاملاً با سودهای مالی است و تمرکز کمتری بر پیشرفتهای فناوری چشمگیر وجود دارد.
از سال ۲۰۲۲، ارزش بازار میم کوینها بهعنوان درصدی از شاخص توتال۳ (نشاندهنده کل ارزش بازار ارزهای دیجیتال منهای بیتکوین، اتریوم و استیبلکوینها) تقریباً سه برابر شده و از ۴٪ به ۱۱٪ تا سال ۲۰۲۴ رسیده است. با این حال، باید توجه داشت که این درصد همچنان کمتر از سال ۲۰۲۱ است، یعنی سالی که میم کوینهای برتر بازار، دوج کوین (DOGE) و شیبا اینو (SHIB) به ترتیب به ارزش بازاری بیش از ۸۰ میلیارد دلار و ۳۹ میلیارد دلار رسیدند.
با ادامه مشاهده روند توسعه میم کوینها و جستجو در دنیای طنزآمیز و جذاب آنها، مهم است به یاد داشته باشیم که اگر پیشرفتهای تکنولوژیکی صنعت ارزهای دیجیتال در دهه گذشته وجود نداشت، اکنون ما زیرساخت غیرمتمرکز بلاک چین که میم کوینهای متنوع روی آن ساخته میشوند را نداشتیم. ظهور میم کوینها در واقع ماحصل یک اکوسیستم پیچیده و مبتنی بر تکنولوژی است که اجزایی مانند اعتبارسنجها، دفاتر کل توزیعشده، اپلیکیشنهای غیرمتمرکز و کیف پولهای مختلف را شامل میشود.
از آن جایی که میدانیم ممکن است برخی از خوانندگان یا توسعهدهندگان از رشد میم کوینها دلسرد باشند یا نسب به آنها بسیار شکاک باشند، بخش «دلایل جذابیت میم کوینها» در این گزارش توضیح میدهد که چرا شرکتکنندگان بازار کریپتو به سمت این دسته جدید از داراییها جذب میشوند و در آنها سرمایهگذاری میکنند. ویژگیهایی مانند عرضه عادلانه، دسترسیپذیری و شفافیت از عواملی هستند که ممکن است در رشد اخیر آنها نقش داشته باشند؛ ویژگیهایی که میم کوینها تنها میتوانند به لطف دسترسی به بازارهای جهانی و بلاک چینهای عمومی به مردم ارائه دهند.
بایننس ریسرچ به معاملهگرانی که عمیقاً در فضای میم کوینها فعالیت میکنند، توصیه میکند که دیدگاهی خوشبینانه اما سالم نسبت به صنعت نوپای ارزهای دیجیتال داشته باشند. هنوز باید کارهای بیشتری انجام شود و فناوریهای بیشتری توسعه یابد تا به دنیایی دست یابیم که دسترسی به یک اینترنت جهانی، بیطرف و قابل اعتماد برای همگان فراهم شود.
مهم نیست که خوانندگان این گزارش کنجکاو باشند یا در دنیای گسترده میم کوینها احساس سردرگمی کنند؛ تلاش این گزارش بر این است تا با نگاه تحلیلی به گذشته، دلایلی برای ظهور میم کوینها ارائه دهد، ماهیت آنها را توضیح دهد و بررسی کند چرا این داراییها به شکلی غیرمنتظره محبوب شدهاند.
لطفاً توجه داشته باشید که اشاره به پروژههای خاص در این گزارش به معنای تایید یا توصیه سرمایهگذاری از سوی بایننس یا “کریپتو.ایکس cryptodotX” نیست، بلکه این پروژهها صرفاً برای توضیح مفاهیم مطرحشده استفاده شدهاند. برای درک بهتر پروژهها و ریسکهای مرتبط با آنها، کاربران باید تحقیق و تحلیل خود را به صورت مستقل انجام دهند.
اولین جرقهها در پیدایش میم کوینها و علاقه به آنها
در فصل اول این گزارش، بایننس ریسرچ بررسی میکند که چه عوامل جهانی و گستردهای باعث شدند که نگاهها تا این حد به سمت یک دسته دارایی پیشرو و غیرمعمول همچون میم کوینها کشیده شود؟
اوضاع اقتصاد کلان و شرایط اجتماعی-اقتصادی در پسزمینه
یکی از روشهای توضیح رفتار شرکتکنندگان در بازار، بررسی عوامل اقتصاد کلان است که علاقه به میم کوینها را بهعنوان یک ابزار مالی غیرمتعارف برانگیختند. در طول بحران همهگیری کووید-۱۹ در سال ۲۰۲۰، بانکهای مرکزی در سراسر جهان عرضه پول فیات را با سرعتی بیسابقه افزایش دادند.
افزایش عرضه پول منجر به افزایش قیمت کالاها و خدمات میشود، زیرا حجم بیشتری از پول در تلاش برای مبادله با همان مقدار از کالاها و خدمات است. این پدیده که بهخوبی شناخته شده، همان تورم است. اخیراً در ایالات متحده آمریکا، تورم به سطوح بسیار بالایی رسیده است؛ نرخ تورم در سال ۲۰۲۱ به ۷٪ و در سال ۲۰۲۲ به ۶.۵٪ به صورت سال به سال (YoY) رسید. افزایش سریع قیمتها و ترس از کاهش قدرت خرید، باعث نگرانی بسیاری از کارگران و کارمنداندنیای مدرن شده است.
اگر از زاویهای گستردهتر نگاه کنیم، در شرایطی که ارزش پول بهطور مداوم کاهش مییابد، افراد منطقی تمایل دارند سرمایه خود را به داراییهایی که تصور میکنند ارزش بلندمدت دارند، منتقل کنند تا از کاهش ارزش پول ناشی از تورم جلوگیری کنند. یکی از این داراییها املاک و مستغلات است. قیمت مسکن از سال ۱۹۶۳ تاکنون در روندی بلندمدت و صعودی بوده است.
در همین حال، دستمزدها نتوانستند با افزایش قیمت مسکن طی دهههای اخیر همگام شوند. تعداد سالهای لازم برای خرید یک خانه متوسط در ایالات متحده تقریباً دو برابر شده و از ۴.۴ سال در سال ۱۹۶۳ به ۸.۱ سال در سال ۲۰۲۱ رسیده است.
از این منظر، شرایط اقتصاد کلان و اوضاع اجتماعی-اقتصادی تصویر نسبتاً ناامیدکنندهای به نمایش گذاشته است. علاوه بر اینکه مالکیت خانه هر روز سختتر میشود، کارگران در دنیای مدرن در ۳-۴ سال گذشته با نرخهای بیسابقه تورم روبهرو شدهاند که حتی سبک زندگی روزمره آنها را نیز تهدید کرده و توانایی مالی آنها را کاهش داده است.
در این بستر، شاهد به وجود آمدن نوعی «پوچگرایی مالی» (Financial Nihilism) بهویژه در میان نسلهای جوانتر هستیم. فلسفه پوچگرایی مالی بر این باور است که سیستم مالی سنتی و سرمایهگذاری در آن بیمعنی است و ارزش ذاتی واقعی ندارد. این فلسفه با نوعی دلسردی از هنجارهای امور مالی و سرمایهگذاری سنتی همراه است. این موضوع میتواند به کاهش اعتماد به سیستمهای مالی سنتی، بهویژه در میان جوانان، کمک کرده باشد. این احساس بیاعتمادی در بازارهای کریپتو نیز منعکس میشود، بازاری که ۹۴٪ خریداران آن را نسل هزاره (Millennials) و نسل Z (افراد ۱۸ تا ۴۰ ساله) تشکیل میدهند.
همانطور که اندرو اجکلیف-جانسون در مقاله سال ۲۰۲۲ خود در فایننشال تایمز درباره پوچگرایی مالی بیان میکند: «سرزنش کردن افرادی که میخواهند سریع پولدار شوند سخت است، بهویژه اگر آنها ایمان خود را به توانایی پولدار شدن تدریجی از دست داده باشند.»
رشد میم کوینها: انعکاسی از فشار فروش استقراضی گیم استاپ
قضیه فشار فروش استقراضی یا شورت اسکوییز (Short Squeeze) گیماستاپ که در سال ۲۰۲۱ اتفاق افتاد، نشاندهنده تغییر نگرش میان سرمایهگذاران جوانتر بود که شروع به زیر سوال بردن ساختارهای مالی سنتی کردهاند. داستان فشار فروش استقراضی گیماستاپ یک ماجرای هیجانانگیز در دنیای مالی بود. گیماستاپ، یک شرکت فروش بازیهای ویدیویی که وضعیت مالی خوبی نداشت، هدف فروش استقراضی سرمایهگذاران بزرگ (مثل صندوقهای پوشش ریسک) قرار گرفته بود. این صندوقها انتظار داشتند قیمت سهام شرکت کاهش یابد تا از این کاهش سود ببرند.
اما کاربران یک کامیونیتی در ردیت به نام r/WallStreetBets متوجه این موضوع شدند و با خرید گسترده سهام گیماستاپ، قیمت آن را بهشدت افزایش دادند. این افزایش قیمت باعث شد فروشندگان استقراضی که سهام را قرض گرفته بودند، مجبور شوند برای جلوگیری از زیان بیشتر سهام را بازخرید کنند، که خود باعث افزایش بیشتر قیمت شد.
در نتیجه، قیمت سهام گیماستاپ از چند دلار به صدها دلار رسید و ضرر هنگفتی به سرمایهگذاران بزرگ وارد شد. این اتفاق همچنین به نمادی از مقاومت سرمایهگذاران کوچک در برابر سیستمهای مالی سنتی و قدرتنمایی جامعههای آنلاین تبدیل شد. مقالهای در ژورنال کاتو در سال ۲۰۲۱ با عنوان «ماجرای گیماستاپ: چه اتفاقی افتاد و چه معنایی دارد؟» نوشته آلن ام. مالز، توصیف خوبی از این پدیده ارائه میدهد.
رشد اخیر میم کوینها ممکن است در برخی جنبهها انعکاسی از ماجرای گیماستاپ باشد؛ اما در عین حال، بیانگر پویایی متفاوت سیستم مالی شفافتر و غیرمتمرکزتر ارزهای دیجیتال است که با فناوری بلاک چین و فرهنگ دیجیتال شکل گرفته است.
در ماجرای گیم استاپ، شخصیتی به نام کیت گیل که با نام مستعار Roaring Kitty فعالیت میکرد نقشی الهامبخش و کلیدی داشت. او کسی بود که گیم استاپ را به عنوان یک فرصت سرمایهگذاری معرفی و تحلیل کرد و شعار معروف او «منا این سهام را دوست دارم» بود. این شعار دقیقاً همان احساسی را نشان میدهد که موج خرید میم کوینها را نیز هدایت میکند.
میم کوینها نیز ممکن است به دلایل داستان و روایت آنها، اهمیت آنها در فرهنگ عام و جامعه و کامیونیتی که از آنها حمایت میکنند مورد توجه سرمایهگذاران قرار میگیرند، دلایلی که بیشتر به ارزش نمادین آنها مرتبط است تا معیارهای سنتی ارزشگذاری مانند جریان نقدی (Cash Flow). حماسه گیم استاپ توانایی یک دارایی مالی برای ایجاد یک جامعه و یک حرکت فرهنگی را به نمایش گذاشت؛ پدیدهای که احتمالاً در بسیاری از فعالیتهای مرتبط با میم کوینها نیز نقش دارد.
ماجرای گیم استاپ و آنچه اکنون با ظهور میم کوینها مشاهده میکنیم، میتواند بهعنوان نمونههای اولیه و ابتدایی استفاده از بازارهای عمومی بهعنوان یک مکانیزم رایگیری در نظر گرفته شود. در این مکانیزم، شرکتکنندگان با سرمایهگذاری خود در میم کوینها، به نوعی علیه سیستمهای مالی سنتی (TradFi)، ارزهای فیات و ساختارهای اجتماعی-اقتصادی گستردهتر رای میدهند.
دلایل جذابیت میم کوینها
چه چیزی میم کوینها را از دیگر توکنها و ارزهای دیجیتال متمایز میکند؟ کدام ویژگی میم کوینها باعث شده که این دسته از ارزهای دیجیتال ظاهراً توانستند تناسب محصول / بازار خود را پیدا کنند؟
اصول عدالت و شفافیت
میم کوینها را میتوان نوع جدیدی از داراییهای دیجیتال در نظر گرفت که ساکنان کاملاً بومی اینترنت هستند. این ارزهای دیجیتال توام با طنز و سرگرمی، با فرهنگ اینترنت همسو هستند و کاملاً خود را از سیستم مالی سنتی متمایز و جدا کردهاند. از بسیاری جهات، رواج میم کوینها شباهت زیادی به زمانی دارد که رونق عرضههای اولیه سکه (ICOs) در سال ۲۰۱۷ باعث شد سرمایهگذاران کوچکتر فرصتهای چشمگیری برای فعالیت در بازار کریپتو به دست آورند.
در آن زمان، تیمها و پروژههای بیشماری ظاهر میشدند که ادعا میکردند در حال ساخت محصولی انقلابی بر پایه فناوری بلاک چین هستند و حمایت گستردهای از سوی عموم به دست میآوردند. در لحظه فروش توکن، بسیاری از این پروژهها که با رونق گرفتن مکانیزم ICO جلو آمده بودند، چیزی بیشتر از میم کوینهای فعلی از نظر محصول نرمافزاری یا بیزنس پلن خود برای ارائه نداشتند. در واقع، آنچه این پروژههای نوپا به سرمایهگذاران میفروختند، یک داستان بود که در قالب نقشه راه ارائه میشد و ایدهای مشترک برای متحد کردن یک جامعه فراهم میکرد.
در آن دوران، هر کسی که یک کیف پول اتریوم داشت، میتوانست همزمان با سایر شرکتکنندگان بازار، جدیدترین آلت کوینها را خریداری کند. هیچ مرحله سرمایهگذاری خصوصی یا مرحله خاص جذب سرمایه از سرمایهگذاران خطرپذیر (VC) وجود نداشت. برخلاف آن در صنعت کنونی کریپتو، پروژههای جدید فرآیند تامین مالی خود را پر از مراحل جذب سرمایه از سرمایهگذاران خصوصی و سرمایهگذاران خطرپذیر میکنند. در آن زمان هر توکن، چه پرریسک باشد و چه دارای پتانسیل نوآورانه، کاملاً شفاف و آنچین (On-chain) بود و همه مردم میتوانستند به طور برابر روی آن سرمایهگذاری کنند.
اما امروز دیگر اینطور نیست. عرضههای اولیه سکه (ICO) به دلیل شباهت زیاد به عرضه اوراق بهادار، توسط قانونگذاران در سراسر جهان با مخالفت مواجه شدند. به جای ICOهای عمومی، پروژهها اکنون برای جمعآوری سرمایه به دورهای خصوصی تأمین مالی توسط سرمایهگذاران خطرپذیر (VC) روی آوردهاند. این رویکرد در سالهای اخیر رشد قابلتوجهی داشته و به مشکلی در صنعت منجر شده که آن را «عرضه کم، ارزش کل بازار آینده بالا (Low Float, High FDV)» مینامند.
مشکل “عرضه کم، ارزش کل بازار آینده بالا” زمانی به وجود میآید که پروژههای ارز دیجیتال تنها تعداد محدودی از توکنهای خود را در بازار عرضه میکنند (عرضه کم) اما ارزش کل بازارشان را بر اساس همه توکنهایی که در آینده آزاد خواهند شد محاسبه میکنند (ارزش بازار کاملاً رقیق شده یا FDV). این کار باعث میشود قیمت توکن در ابتدا بهطور مصنوعی بالا به نظر برسد. سپس، زمانی که توکنهای قفلشده سرمایهگذاران اولیه آزاد میشوند، آنها توکنها را میفروشند و قیمت کاهش پیدا میکند. نتیجه این است که سرمایهگذاران خرد که در قیمتهای بالاتر خریدهاند، متحمل ضرر میشوند، در حالی که سرمایهگذاران اولیه یا همان VCها سود میکنند. این مدل نه تنها بیاعتمادی به پروژههای جدید را افزایش میدهد، بلکه باعث نارضایتی سرمایهگذاران تازهوارد به بازار نیز میشود.
این رویکرد باعث افزایش تقاضا برای عرضه منصفانه میشود، جایی که توکنها بهطور شفاف و برابر بین همه سرمایهگذاران توزیع میشوند و خبری از مراحل تامین مالی از سرمایهگذاران خصوصی و VCها و عرضههای قفلشده بزرگ نیست. میم کوینها، با ساختار شفافتر و در دسترستر خود، به عنوان جایگزینی برای این مدل سرمایهگذاری شناخته میشوند.
برخی ممکن است استدلال کنند که آلت کوینهای متمرکز بر تکنولوژی، ویژگیهای مشترکی با میم کوینها دارند. هر دو دسته به طور خاص توانایی ایجاد یک جامعه حول باور مشترک به پتانسیل آیندهشان را دارند. به نوعی، میم یا داستانی که آلت کوینها ترویج کرده و میفروشند، همان باور جمعی میان خریداران آن توکن است که نقشه راه فناورانه آنها در نهایت محقق خواهد شد و محصولی با تناسب قوی با بازار ارائه میدهد.
این عناصر میم-محور بهطور قابلتوجهی بر نوسانات قیمت در کوتاهمدت تا میانمدت تمام توکنهای ارز دیجیتال تأثیر میگذارد. این امر نشان میدهد که توجه اجتماعی یا محبوبیت فرهنگی یک توکن در میان جامعه بیشتر برای سرمایهگذاران اهمیت دارد تا پتانسیل سود آن توکن در آینده. اگر روندهای فعلی ادامه پیدا کند، میم کوینها ممکن است به رشد خود ادامه دهند و علاقه و توجه بیشتری را در بازار ارزهای دیجیتال به خود جلب کنند.
دسترسیپذیری و پذیرش عمومی
تا اینجا متوجه شدیم که نسبت به بسیاری از آلتکوینهایی که امروزه توسط سرمایهگذاران خطرپذیر (VC) پشتیبانی میشوند و فرصت سرمایهگذاری برابر را از عموم مردم میگیرند، میم کوینها از این نظر حس عدالت بیشتری در جامعه خود ایجاد میکنند.
به طور کلی روایت و ایده پشت میم کوینها برای سرمایهگذاران عادی یا تازهوارد قابلفهمتر است. یک سرمایهگذار معمولی و غیرمتخصص، اصول و ایده پشت یک میم کوین جذاب و بانمک را بسیار سریعتر درک میکند تا یک توکن که برای راهکار پیچیده لایه ۲ اتریوم یا یک ابزار مالی غیرمتمرکز (DeFi) پیشرفته طراحی شده است. به بیان دیگر، زمان لازم برای جذب یک مصرفکننده میم کوین ساده ممکن است بسیار سریعتر از یک مصرفکننده آلت کوین با فناوری پیچیده باشد.
در مقیاس بزرگتر، این موضوع میتواند باعث شود روایت میم کوینها سریعتر در میان جامعه سرمایهگذاران بالقوه گسترش یابد و امکان ایجاد جوامع و تحریک سفتهبازی را با سرعتی بسیار بیشتر نسبت به دیگر آلت کوینها فراهم کند. این ویژگی منجر به ایجاد بازاری با دینامیک و پویایی بسیار سریع و نرخ پذیرش بالاتر برای میم کوینهای جدید و محبوب میشود.
امروزه، سرمایه به سرعت بیشتری به سمت میم کوینهای جدید سرازیر میشود. به عنوان مثال میم کوین WIF تنها طی ۱۰۴ روز از ارزش بازار صفر به ارزش بازاری یک میلیارد دلار رسید. میم کوین SHIB این مسیر را در ۲۷۹ روز طی کرد. اما برای دوج کوین (DOGE)، اولین میم کوین دنیا، رسیدن به ارزش بازار یک میلیارد دلاری حدود ۸ سال طول کشید.
علاوه بر این، با پیشرفت فناوری بلاک چین و افزایش دسترسیپذیری آن، میم کوینهای جدید سریعتر از همیشه ایجاد میشوند. امروزه در بلاک چینهای مختلف میتوان توکن ایجاد کرد. به دلیل سادگی و دسترسی راحتتر، میم کوینها میتوانند سریعتر از انواع قبلی توکنها ظهور کنند و گسترش یابند.
ریسکها و نکاتی که باید در نظر گرفت
ریسکهای صنعت ارزهای دیجیتال چیست؟ به طور کلی، چه ملاحظاتی را هنگام ورود به بازار ارزهای دیجیتال در نظر بگیریم؟
نرخ بقای پایین
بیشتر میم کوینهایی که در موج گسترده سالهای ۲۰۲۳ و ۲۰۲۴ به وجود آمدند، عمری کوتاه داشتند. ۹۷ درصد از میم کوینها تاکنون از بین رفتهاند (به این معنا که حجم معاملات آنها تقریباً به صفر رسیده است). در حالی که برخی از میم کوینها توانستهاند در برابر گذر زمان مقاومت کنند، مانند دوج کوین که ۱۰ سال و شیبا اینو که ۴ سال دوام آوردهاند، اما نرخ بقای کنونی میم کوینها بسیار پایین است.
رشد سریع و سفتهبازی در این بازار، میم کوینها را به یک ابزار سرمایهگذاری با پتانسیل بازدهی بسیار بالا تبدیل کرده است. با این حال، وابستگی شدید آنها به احساسات بازار، بدون داشتن پشتوانه قوی از نظر ارزشگذاری بنیادی، باعث شده که میم کوینها به یک طبقه دارایی بسیار پرریسک با احتمال ضرر بالا تبدیل شوند.
طرحهای کلاهبرداری در میم کوینها
در حالی که یکی از ویژگیهای مثبت میم کوینها، شفافیت و دسترسی آسانتر آنها است، لازم است به این نکته توجه کنیم که سوء استفاده از معاملهگران و سرمایهگذاران کوچک همچنان در بازار میم کوینها رخ میدهد. برخی گروهها (که به صورت غیررسمی با نام «کابال» شناخته میشوند) به دنبال سوءاستفاده از معاملهگران و سرمایهگذاران کوچک برای تأمین نقدینگی خود هستند و طرحهای پامپ و دامپ میم کوینها را سازماندهی میکنند.
با وجود اینکه بلاک چینها شفافیت لازم را فراهم میکنند و امکان مشاهده آدرسهایی که توکنها را نگه میدارند در آنها وجود دارد، اما شناسایی افراد کنترلکننده این آدرسها و هویت پشت آنها همچنان دشوار است. یک نهاد واحد میتواند آدرسهای جدید و متعددی برای معاملات و ذخیره یک توکن ایجاد کند و این باعث گمراهی معاملهگران میشود که فکر میکنند یک توکن میان تعداد زیادی از دارندگان توزیع شده است.
علاوه بر این، این گروهها ممکن است رهبران تاثیرگذار کلیدی را برای تبلیغ یک توکن خاص استخدام کنند تا در شبکههای اجتماعی هیجان و سفتهبازی ایجاد کنند و رشد مصنوعی توکن را بهصورت طبیعی جلوه دهند. فعالان بازار باید نسبت به این روشها هوشیار باشند و هنگام ورود به معاملات میم کوینها تحقیقات و احتیاط لازم را انجام دهند.
عدم وجود پیشرفت تکنولوژیکی و نوآوری
علاوه بر درک ریسکهای بالای سرمایهگذاری در میم کوینها، لازم است خوانندگان به تأثیراتی که تمرکز بیشازحد بر میم کوینها میتواند بر فرهنگ کریپتو بگذارد نیز توجه کنند. تخصیص گسترده منابع مالی و توجه به میم کوینهایی که اغلب بر پیشرفتهای فناوری متمرکز نیستند، ممکن است انگیزههای کلی برای ورود افراد متخصص و ماهر به این حوزه و ساخت محصولات جدید و کاربردهای نوآورانه را کاهش دهد.
در بسیاری جهات، هیاهوی کنونی پیرامون میم کوینها شباهت زیادی به تب فارمینگ در تابستان دیفای ۲۰۲۰ دارد. در آن زمان، سرمایهها به سمت فورکهای متعدد Uniswap V2 که در بلاک چینهای مختلف ظاهر شده بودند، روانه شدند. توکنهای حاکمیتی صرافیهای غیرمتمرکز (DEX) استخراج میشدند و حتی برخی برای کسب پاداشهای چند برابری در استخرهای Pool 2 خریداری میشدند، اما در نهایت، وقتی احساسات بازار نزولی شد، رها شدند. در میان این صرافیهای غیرمتمرکز، نوآوری یا تفاوت معناداری وجود نداشت و اکثر آنها تنها نسخه بازطراحیشدهای از Uniswap V2 بودند.
اگرچه میم کوینهای جدید میتوانند تمها و روایتهای خلاقانهای به همراه داشته باشند، تعداد زیاد توکنهای مشابه میتواند باعث اشباع بازار شود. این موضوع اهمیت توجه به تفاوتها و ارزش بلندمدت پروژهها را افزایش میدهد. بهعنوان مثال، احساسات، تعاملات اجتماعی و سود مالی حاصل از داشتن دوج کوین تفاوت زیادی با داشتن شیبا اینو ندارد. شاید منشا یا داستان پشت هر میم کوین کمی متفاوت باشد، اما کاملاً مشخص است که معرفی میم کوینهای بعدی (مثل دهمین نسخه یک کوین با تم سگ یا هر حیوان دیگری) بدون در نظر گرفتن به ویژگیهای اضافی ظاهری اضافه شده به آنها، در مقایسه با نسخههای قبلی چنین میم کوینهایی هیچ کارایی یا سودمندی جدیدی ندارد.
بایننس ریسرچ از فعالان صنعت کریپتو میخواهد که در فرآیند تصمیمگیری خود دقت بیشتری داشته باشند، چه این تصمیمگیری به تخصیص منابع انسانی و زمانی توسعهدهندگان برای ساخت توکن جدید مربوط شود، چه به تخصیص سرمایه به داراییهای جدید از سوی کاربران. اختصاص بیش از حد زمان، تلاش و سرمایه به توکنهایی که فاقد پیشرفتهای فناوری یا ایدئولوژیک نوآورانه هستند، به صورت اجتنابناپذیری به ناکارآمدی آنها خواهد انجامید.
چشمانداز و مسیر پیشِ رو
آلت کوینهای مبتنی بر تکنولوژی، به نوعی بیزنسهای نرمافزاری توکنیزه شده روی بلاک چین هستند. از طرف دیگر، میتوان میم کوینها را بهعنوان ایدهها و داستانهای توکنیزه شده توصیف کرد. هرکدام از این دستهها جذابیت متفاوتی برای گروههای مختلف کاربران دارند. سرمایهگذاران آلت کوینها را خریداری میکنند و حول آنها جامعه تشکیل میدهند تا به چشمانداز آینده یک کسبوکار نرمافزاری ارزشآفرین بپیوندند. از سوی دیگر، سرمایهگذاران میم کوینها را خریداری میکنند و جوامع خود را شکل میدهند تا به نوعی ایدئولوژی، روایت یا جنبش اجتماعی متصل شوند.
در بلندمدت، موفقترین آلت کوینها باید محصولات نرمافزاری کاربردی، متمایز و با تناسب بازار واقعی ارائه دهند. بهطور مشابه، موفقترین میم کوینها باید روایتها و ایدههای منحصربهفردی را ایجاد و حفظ کنند که بتوانند در بلندمدت برای گروه بزرگی از کاربران جذاب باشند.
میم کوینها نشان دادهاند که کاربران عادی تقاضای چشمگیری برای کوینهایی دارند که بهطور عادلانه عرضه میشوند و از ابتدا برای همه کاربران بلاک چین در دسترس هستند. درحالیکه برندینگ و ارتباطاتی که سرمایهگذاران خطرپذیر (VCs) از طریق فروش خصوصی توکنها فراهم میکنند ممکن است برای پروژههای جدید جذاب باشد، در نهایت این کاربران عادی هستند که پایههای جامعه و پایگاه کاربری یک محصول را تشکیل میدهند. فراهم کردن فرصت برای کاربران عادی جهت سرمایهگذاری از همان ابتدا و پیشرفت همزمان با تیم پروژه، نقش کلیدی در ایجاد جوامع قوی و وفادار حول یک ارز دیجیتال ایفا میکند.
ظهور میم کوینها ثابت کرده است که توکنهایی که به این شکل عرضه میشوند میتوانند با رشد ارگانیک قیمت و با بهرهگیری از بازارهای غیرمتمرکز، بدون مرز و کاملاً عمومی، به ارزشهای بازار میلیون یا حتی میلیارد دلاری دست یابند.
در کوتاهمدت، تیمهایی که روی توسعه محصولات نرمافزاری کاربردی و تجاریمحور متمرکز هستند، نباید از فعالیت گسترده در حوزه میم کوینها ناامید شوند. میتوان از پدیده میم کوینها بینشهای ارزشمندی به دست آورد، بهویژه در زمینههایی مانند ایجاد جوامع وفادار و عرضه عادلانه توکنها. این جنبهها برای هر تیم و پروژه وب ۳ بسیار مهم است، چرا که عمیقاً با اصول اساسی ارزهای دیجیتال – یعنی شفافیت، عدالت و تمرکززدایی – گره خوردهاند.
ظهور میم کوینها، صرفنظر از هرچیز دیگر، یک روند هیجانانگیز جدید است که توانایی بلاک چین در متحد کردن افراد در سراسر جهان و ایجاد جوامع ارگانیک حول داراییهای توکنیزه شده را به نمایش میگذارد؛ قابلیتی که اکنون قویتر و پررنگتر از همیشه به نظر میرسد.
لینک کپی شد