حاشیه سود چیست و چگونه محاسبه می‌شود؟ – به زبان ساده


حاشیه سود یکی از مفاهیم پایه‌ای است که در بررسی میزان سودآوری شرکت‌ها کاربرد دارد. مقدار پولی که پس از کسر هزینه‌های مربوط به تولید محصول، برای شرکت می‌ماند سود شرکت مربوطه را از فروش کالای موردنظر نشان می‌دهد و به‌ آن حاشیه سود می‌گویند. برای اینکه شرکت‌ها بتوانند تحلیل بهتری از وضعیت سودآوری خود ارائه کنند، سودهای مختلفی همانند سود خالص، سود ناخالص و سود عملیاتی را تعریف می‌کنند. از سویی دیگر زمانی که این سودها با میزان فروش شرکت مقایسه شوند، حاشیه سود را برای شرکت مربوطه مشخص می‌کند که از اهمیت بالایی برای شرکت برخوردار است. در این مطلب از کریپتوگرام به این موضوع می‌پردازیم که حاشیه سود چیست و انواع حاشیه سود خالص، حاشیه سود ناخالص و عملیاتی را شرح می‌‌دهیم. علاوه بر این نحوه محاسبه هر کدام از آن‌ها را به‌طور جداگانه بیان می‌‌کنیم و در انتها نیز مفهوم حاشیه سود در بانکداری را شرح می‌دهیم.

فهرست مطالب این نوشته

حاشیه سود چیست؟

حاشیه سود نسبتی است که از مقایسه سود شرکت با فروش آن به‌دست می‌آید. برای مثال زمانی که برای تولید محصولی هشتاد دلار هزینه می‌کنید و سپس آن را به قیمت صد دلار می‌فروشد، حاشیه سود شما ۲۰ درصد می‌شود.

از سویی دیگر برای تحلیل بهتر وضعیت شرکت‌ها سه نوع سود خالص، ناخالص و عملیاتی بررسی می‌شوند. در این حالت زمانی که هر کدام از انواع سودهای موجود در شرکت‌ها با فروش شرکت مربوطه مقایسه شوند نسبت‌های سودآوری حاشیه سود خالص، حاشیه سود ناخالص و حاشیه سود عملیاتی به‌دست می‌آیند که در تحلیل وضعیت سودآوری شرکت‌ها استفاده می‌‌شوند. در ادامه این مطلب هر کدام از انواع حاشیه سودهای شرکت و نحوه محاسبه آن‌ها را شرح می‌دهیم.

سود چیست؟

برای اینکه درک مناسبی از انواع سود شرکت‌ها داشته باشیم بهتر است در ابتدا با مفهوم کلی سود و زیان شرکت‌ها اشنا شویم. مفهوم سود برای شرکت‌ها همان مفهومی است که در عموم جامعه به‌کار می‌رود. بنابراین زمانی که درآمدهای شرکت از هزینه‌های آن بیشتر باشد، شرکت سود می‌کند.

در حالتی برعکس زمانی که هزینه‌های شرکت از درآمدهای آن بیشتر می‌شود، شرکت زیان‌ده می‌شود. مدیران شرکت‌ها برای اینکه بتوانند تحلیل دقیق‌تری از میزان سود شرکت داشته باشند از انواع نسبت‌های مالی مربوط به محاسبه میزان سود شرکت استفاده می‌کنند.

بنابراین حاشیه سودهای به‌دست آمده در واقع همان انواع نسبت‌های مالی هستند که تحلیل‌گران و مدیران صنایع می‌توانند با توجه به صورت‌های مالی شرکت‌ها، آن‌ها را محاسبه کنند. برای اینکه بتوانیم مفاهیم نسبت‌های مالی مربوط به سودآوری شرکت‌ها را درک کنیم در ابتدا نیاز داریم تا اجزای سازنده این نسبت‌های مالی را درک کنیم که در ادامه هر کدام از آن‌ها را شرح می‌دهیم.

مفهوم حاشیه سود چیست؟

با توجه به اینکه از فروش محصول و مبلغ دریافتی بابت آن تنها مقداری به‌عنوان سود برای شرکت باقی‌ می‌ماند، بنابراین به‌ آن حاشیه سود می‌‌گویند. از مبلغی که شرکت از فروش محصول به‌دست می‌آورد تنها قسمتی از آن سود است و بقیه صرف هزینه‌های مربوط به تولید آن محصول می‌شود.

این هزینه‌ها می‌توانند به‌طور مستقیم یا غیر مستقیم برای تولید محصول نهایی که هدف اصلی شرکت است اختصاص پیدا کند. برای مثال هزینه‌هایی از قبیل مواد اولیه، اجاره مکان تولید و غیره را می‌توان نام برد که در نهایت از مبلغ دریافتی بابت فروش کم می‌شود و حاشیه سود را تشکیل می‌‌دهد. بنابراین حاشیه سود تنها جزئی از مبلغ به‌دست آمده از فروش است که پس از کسر هزینه‌ها به‌عنوان سود در نظر گرفته می‌شود.

حاشیه سود خالص چیست؟

حاشیه سود خالص نسبت مالی مربوط به سودآوری دیگری است که از تقسیم سود خالص به فروش به‌دست می‌آید. زمانی که از حاشیه سود صحبت می‌شود و به نوع حاشیه سود اشاره نمی‌شود، معمولا حاشیه سود خالص مدنظر است. بنابراین زمانی که حاشیه سود شرکت از فروش محصول برابر با ۱۵ درصد باشد به این معنی است که شرکت مربوطه به ازای هر صد تومان فروش، با درنظر گرفتن تمام درآمدها و هزینه‌ها، ۱۵ تومان سود کسب کرده است.

بنابراین زمانی که حاشیه سود خالص مطرح می‌شود به این معنی است که زمانی که از مبلغ حاصل از فروش، تمامی هزینه‌ها کم می‌شود، چه‌مقدار به‌عنوان سود برای شرکت باقی می‌‌ماند.

یادگیری مدیریت مالی با کریپتوگرام

برای انتقال به صفحه آموزش‌های مدیریت مالی روی تصویر کلیک کنید.

برای اینکه بتوانید مهارت‌ها و سطح دانش خود را در زمینه مدیریت مالی و حسابداری افزایش دهید، کریپتوگرام مجموعه فیلم‌های آموزشی متنوعی را در این حوزه تهیه کرده است که برخی از آن‌ها را در فهرست زیر مشاهده می‌کنید.

برای دسترسی به فیلم‌های آموزشی بیشتر در حوزه حسابداری و مدیریت مالی می‌توانید از لینک‌های زیر استفاده کنید.

نحوه محاسبه حاشیه سود

با توجه به اینکه منظور از حاشیه سود همان حاشیه سود خالص برای شرکت‌ها است، بنابراین برای محاسبه حاشیه سود می‌توانیم از فرمول زیر استفاده کنیم. در صورت کسر زیر سود خالص قرار دارد که از کم کردن تمامی هزینه‌های شرکت از کل درآمد حاصل می‌شود. در مخرج کسر نیز مقدار فروش قرار دارد. برای کسب اطلاع از انواع نسبت‌های سودآوری می‌توانید مطلب نسبت‌های مالی چیست از کریپتوگرام را مطالعه کنید.

دلیل وجود انواع حاشیه سود چیست؟

وجود انواع حاشیه سود به این دلیل است که به تحلیل‌گران این امکان را بدهد تا بتوانند از علت افزایش یا کاهش سودآوری شرکت‌ها اطلاع پیدا کنند. بنابراین برای صاحبان صنایع علاوه بر تحلیل کلی میزان سود و زیان شرکت، دلیل وجود سود و زیان نیز اهمیت دارد.

برای مثال کاهش سودآوری شرکت می‌تواند به دلایل مختلفی از قبیل افزایش هزینه‌های تولید، افزایش هزینه تبلیغات یا بهره بالای وام‌های دریافتی باشد. بنابراین با بررسی انواع نسبت‌های سودآوری صاحبان صنایع می‌توانند دلایل افزایش یا کاهش سود شرکت را مشخص کنند. برای این منظور مدیران شرکت‌ها درآمدها و هزینه‌ها را تفکیک می‌کنند تا بتوانند مدیریت و کنترل بهتری بر روی میزان سودآوری شرکت داشته باشند. یکی از انواع حاشیه سودهای کاربردی در شرکت‌ها، حاشیه سود عملیاتی است که از هزینه‌ها و درامدهای عملیاتی به‌دست می‌اید. در ادامه این مطلب این نوع حاشیه سود را شرح می‌دهیم.

هزینه عملیاتی شرکت

برای اینکه درک مناسبی از هزینه عملیاتی شرکت به‌دست آورید می‌توانید شرکتی را در نظر بگیرید که این شرکت برای اینکه محصولات خود را تولید کند، نیاز به مواد اولیه و افرادی دارد که این مواد را به محصولات نهایی تبدیل کنند. بنابراین می‌توانیم مواد اولیه و کارکنان را ورودی شرکت و محصولات نهایی را خروجی‌های شرکت در نظر بگیریم.

از سویی دیگر برای خرید مواد اولیه و استخدام نیروی کار، شرکت می‌بایست هزینه کند و این هزینه صرف تولید محصول می‌شود که به آن هزینه‌های عملیاتی می‌گویند. البته لازم به ذکر است هزینه‌های عملیاتی شرکت تنها به هزینه مواد اولیه و کارکنان محدود نمی‌شود و کلیه هزینه‌های مربوط به فعالیت اصلی شرکت مربوطه را شامل می‌شود.

برای مثال زمانی که محصولات شرکت تولید می‌شود، شرکت مربوطه می‌بایست هزینه‌هایی را برای فروش محصول درنظر بگیرد که این هزینه‌ها جزء هزینه‌های عملیاتی هستند.

درآمد عملیاتی شرکت

در مثال قبلی شرکتی را درنظر گرفتیم و در آن مواد اولیه و نیروی کار را به‌عنوان ورودی‌های آن بیان کردیم که برای تولید محصولات، شرکت به آن‌ها نیاز دارد و می‌بایست برای آن‌ها هزینه کند. از سویی دیگر شرکت با استخدام نیروی کار و تهیه مواد اولیه قصد دارد تا محصولی را تولید کند و با فروش ان درآمدزایی کند. بنابراین محصولات شرکت که همان خروجی‌های شرکت هستند باعث ایجاد درآمد عملیاتی شرکت می‌شوند.

سود عملیاتی چیست؟

سود عملیاتی از اختلاف بین درآمد عملیاتی با هزینه‌های عملیاتی شرکت به‌دست می‌آید. بنابراین سود عملیاتی به سودی گفته می‌شود که حاصل از فعالیت اصلی شرکت است. برای مثال سود حاصل از تولید سیمان برای شرکت تولید سیمان به‌عنوان سود عملیاتی محسوب می‌شود.

در این حالت هزینه‌های مربوط به تولید سیمان برابر با هزینه‌های عملیاتی شرکت است و درآمد حاصل از تولید سیمان نیز به‌عنوان درآمد عملیاتی آن محسوب می‌شود. اما درآمد و سود شرکت‌ها ممکن است تنها به درآمد و سود عملیاتی محدود نشود که در ادامه آن را شرح می‌دهیم.

درآمد غیرعملیاتی چیست؟

هر شرکتی علاوه بر فعالیت اصلی خود می‌تواند فعالیت‌های اقتصادی غیر اصلی نیز داشته باشد. برای مثال شرکت‌ها می‌توانند در بورس یا املاک سرمایه‌گذاری کنند. در این حالت با توجه به این‌که این سرمایه‌گذاری‌ها مربوط به فعالیت اصلی شرکت نمی‌شود، بنابراین درآمد حاصل از آن‌ها درآمد غیرعملیاتی محسوب می‌شود.

دلیل تفکیک درآمدهای عملیاتی و غیر عملیاتی

سوالی که ممکن است مطرح شود این است که چرا درآمدهای عملیاتی و غیرعملاتی شرکت را تفکیک می‌کنند. در جواب این سوال به این نکته توجه کنید که درآمدهای عملیاتی شرکت، درآمدهای حاصل از فروش محصولات شرکت هستند که برای سال‌های آینده نیز ادامه‌دار است.

برای مثال در صورتی که شرکتی بتواند بازارهای جدیدی برای فروش محصولات خود پیدا کند، در سال‌های بعدی نیز به احتمال زیاد می‌تواند از این بازارهای جدید استفاده کند و از آن‌ها کسب سود کند. بنابراین در آمدهای عملیاتی با توجه به اینکه مربوط به فعالیت‌های اصلی شرکت هستند به احتمال زیادی در سال‌های آتی نیز به‌عنوان منبع درآمد شرکت محسوب می‌شوند.

اما از سویی دیگر درآمدهای غیرعملیاتی با توجه به اینکه مربوطه به فعالیت‌های اقتصادی غیراصلی شرکت هستند معمولا در سال‌های بعدی وجود ندارند. برای مثال ممکن است شرکت موردنظر چندین سال قبل در حوزه املاک سرمایه‌گذاری کرده باشد و سود حاصل از فروش آن‌ها در صورت‌های مالی شرکت مربوطه منعکس شود. اما این سود مربوط به درآمد غیرعملیاتی شرکت است و در سال‌های بعدی تکرار نمی‌شود.

حاشیه سود عملیاتی چیست؟

سود عملیاتی برابر با تفاضل درآمدهای عملیاتی و هزینه‌های عملیاتی است. بنابراین همان‌طور که در تعریف کلی سود و زیان بیان شد، برای اینکه افراد بتوانند تحلیل دقیق‌تری از میزان سود و زیان شرکت‌ها به‌دست آورند، انواع نسبت‌های سودآوری را با استفاده از صورت‌های مالی شرکت‌ها محاسبه می‌‌کنند. سود عملیاتی شرکت نشان‌دهنده میزان سودی است که از فعالیت‌های عملیاتی شرکت حاصل می‌شود.

فرمول حاشیه سود عملیاتی

برای محاسبه حاشیه سود عملیاتی می‌توانیم از نسبت بین سود عملیاتی و فروش استفاده کنیم. برای این منظور در صورت کسر سود عملیاتی و در مخرج کسر میزان فروش را قرار می‌دهیم. در این حالت مقدار به‌دست آمده برابر با حاشیه سود عملیاتی می‌شود. برای مثال زمانی که حاشیه سود عملیاتی شرکت برابر با ۲۵ درصد باشد به این معنی است که شرکت در ازای هر صد تومان فروش، ۲۵ تومان سود کسب کرده است و برای محاسبه این سود تنها از درآمدها و هزینه‌های عملیاتی استفاده شده است.

تفاوت حاشیه سود عملیاتی و سود خالص چیست؟

حاشیه سود عملیاتی تنها درآمد و هزینه‌های عملیاتی شرکت را در نظر می‌گیرد، در حالیکه برای محاسبه حاشیه سود خالص تمام هزینه‌ها در نظر گرفته می‌شود. بنابراین حاشیه سود خالص نشان می‌دهد که پس از کسر همه هزینه‌ها، چه مقدار سود برای شرکت باقی می‌ماند.

اهمیت حاشیه سود عملیاتی چیست؟

با توجه به اینکه حاشیه سود عملیاتی نشان‌دهنده بازدهی و کارایی عملیاتی شرکت است بنابراین این نسبت سودآوری نشان می‌دهد که شرکت در استفاده از منابع و مواد اولیه برای تولید سود چه‌مقدار موفق عمل کرده است. به عبارت دیگر حاشیه سود عملیاتی نشان می‌دهد که شرکت مربوطه چه مقدار از درآمد خود را از طریق فعالیت‌های عملیاتی شرکت به‌دست می‌آورد.

بنابراین می‌توان گفت حاشیه سود عملیاتی به مدیران اطلاعات مهمی ارائه می‌دهد تا عملکرد عملیاتی شرکت را ارزیابی کنند و گام‌هایی در جهت بهبود مدیریت منابع شرکت بردارند.

از سویی دیگر بررسی تغییرات در حاشیه سود عملیاتی شرکت می‌تواند برای پیش‌بینی عملکرد مالی آینده شرکت نیز استفاده شود. برای مثال افزایش حاشیه سود عملیاتی ممکن است به عنوان نشانه‌ای از رشد و بهبود وضعیت اقتصادی شرکت در آینده تعبیر شود. شرکت‌هایی که حاشیه سود عملیاتی بالاتری دارند، عموماً جذابیت بیشتری برای سرمایه‌گذاران دارند و ممکن است سرمایه‌گذاران بیشتری را برای خرید سهام مربوطه به خود جذب کنند.

با استفاده از حاشیه سود عملیاتی، شرکت‌ها می‌توانند عملکرد خود را با رقبا مقایسه کنند و در صورت نیاز استراتژی‌های بهتری را برای پیشی گرفتن از رقبای خود استفاده کنند.

بنابراین، حاشیه سود عملیاتی به عنوان یکی از شاخص‌های اصلی ارزیابی عملکرد مالی شرکت‌ها، اهمیت بسیاری دارد و می‌تواند به مدیران و سرمایه‌گذاران در فهم بهتر عملکرد و وضعیت اقتصادی شرکت‌ها کمک کند. در ادامه برخی از کاربردهای محاسبه سود عملیاتی شرکت را بیان می‌کنیم.

تولید محصولات جدید

یکی از اقداماتی که شرکت‌ها قبل از تولید محصولی جدید انجام می‌دهند، ارزیابی میزان سودآوری محصول جدید است. به عبارتی دیگر شرکت‌ها می‌بایست قبل از تولید محصول جدید در ابتدا مطمئن شوند که تولید محصول جدید برای آن‌ها سودآور باشد. برای این منظور شرکت‌ها می‌توانند از حاشیه سود عملیاتی استفاده کنند.

بنابراین با محاسبه حاشیه سود عملیاتی شرکت‌ها می‌توانند میزان سودآوری محصول جدید را ارزیابی کنند. این موضوع به مدیران شرکت‌ها کمک می‌کند تا بتوانند منابع خود را به‌طور بهینه‌تری برای گسترش فعالیت‌های اقتصادی شرکت تخصیص دهند.

بررسی عملکرد عملیاتی

برای اینکه شرکت‌ها بتوانند تصمیمات بهتری برای ارتقای وضعیت اقتصادی شرکت بگیرند نیاز دارند تا به‌طور مستمر عملکرد خود را در زمینه‌های مختلف همانند تولید، توزیع و فروش بررسی کنند. برای این منظور می‌توانند از حاشیه سود عملیاتی استفاده کنند. به این ترتیب شرکت‌ها می‌توانند با استفاده از حاشیه سود عملیاتی نقاط قوت و ضعف شرکت را بررسی کنند و برای بهینه کردن وضعیت اقتصادی شرکت، اقدامات لازم را انجام دهند.

قیمت‌گذاری محصولات

نحوه قیمت‌گذاری محصولات موضوع مهمی است که باید با دقت بالایی انجام شود. قیمت‌گذاری بهینه محصولات شرکت می‌بایست به‌گونه‌ای انجام شود که علاوه بر حفظ سودآوری موردنظر شرکت، محصول موردنظر را با قیمتی رقابتی به بازار عرضه کند. برای این منظور شرکت‌ها می‌بایست عوامل مختلفی را بررسی کنند.

یکی از موارد کمک کننده برای قیمت‌گذاری مناسب، محاسبه حاشیه سود عملیاتی شرکت‌ها و بررسی اطلاعات مربوط به این نسبت سودآوری در شرکت است. بنابراین با بررسی میزان حاشیه سود عملیاتی، شرکت‌ها می‌توانند قیمت‌گذاری بهتر و منطقی‌تری بر روی محصولات خود داشته باشند تا بتوانند علاوه بر رقابت با شرکت‌های دیگر، سودآوری مناسبی را برای شرکت ایجاد کنند.

برنامه‌ریزی مالی

برنامه‌ریزی و مدیریت سرمایه‌گذاری یکی از موارد مهمی است که شرکت‌ها برای حفظ سودآوری و بهینه‌ کردن وضعیت اقتصادی شرکت به آن نیاز دارند. محاسبه حاشیه سود عملیاتی به شرکت‌ها کمک می‌کند تا بتوانند برنامه‌ریزی‌های دقیق‌تر و بهتری انجام دهند و مدیریت مالی بهتری برای سرمایه‌گذاری‌های خود داشته باشند.

راهکارهای افزایش سود عملیاتی چیست؟

برای افزایش سود عملیاتی شرکت‌ها می‌توانند با توجه به شرایط خود از روش‌های زیر استفاده کنند.

  • کاهش هزینه‌های تولید: شرکت‌ها می‌توانند با استفاده از تکنولوژی‌های پیشرفته، بهینه‌سازی زنجیره تامین و کاهش هزینه‌های اجاره و نگهداری تجهیزات، هزینه‌های مربوط به تولید را کاهش دهند تا بتوانند سود عملیاتی شرکت را افزایش دهند.
  • بهبود مدیریت منابع: شرکت‌ها می‌توانند با بهبود مدیریت منابع انسانی، مواد اولیه و تجهیزات شرکت، کارایی فعالیت‌های عملیاتی شرکت را افزایش دهند که این موضوع در نهایت باعث افزایش سود عملیاتی شرکت می‌شود.
  • افزایش فروش و درآمد: افزایش فروش و درآمد از دیگر روش‌هایی است که شرکت‌ها می‌توانند برای افزایش سود عملیاتی خود از آن استفاده کنند. برای این منظور شرکت‌ها می‌توانند با استفاده از استراتژی‌های بازاریابی و فروش بهینه و افزایش کیفیت محصولات و خدمات خود بازارهای فروش جدیدی را برای محصولات و خدمات خود پیدا کنند که در نهایت باعث افزایش سود عملیاتی شرکت می‌شود.

حاشیه سود ناخالص چیست؟

«حاشیه سود ناخالص» (Gross Profit Margin | GPM) از تقسیم سود ناخالص به فروش به‌دست می‌آید. بنابراین زمانی که می‌گوییم حاشیه سود شرکتی برابر با ۲۰ درصد است این موضوع به این معنی است که اگر شرکتی کالایی را به مبلغ صد تومان می‌فروشد، هزینه تولید آن برابر با هشتاد تومان است.

به عبارتی دیگر حاشیه سود ناخالص ۲۰ درصد، این موضوع را نشان می‌دهد که بعد از کسر هزینه‌های تولید، شرکت از فروش محصول موردنظر ۲۰ درصد سود می‌کند. لازم به ذکر است که در حاشیه سود ناخالص تنها هزینه‌های مربوط به تولید درنظر گرفته می‌‌‌شود و هزینه‌های مالی دیگری همانند هزینه بهره منظور نمی‌شود.

برای اینکه بتوانید نسبت‌های مالی شرکت‌ها را محاسبه کنید می‌بایست با صورت‌های مالی شرکت‌ها اشنایی داشته باشید. برای این منظور فیلم آموزش شناخت صورت های مالی کریپتوگرام تهیه شده است که می‌توانید از لینک زیر آن را مشاهده کنید.

اهمیت حاشیه سود ناخالص چیست؟

حاشیه سود ناخالص نشان‌دهنده کارایی عملیاتی شرکت است و به مدیران و سرمایه‌گذاران اطلاعات ارزشمندی درباره سودآوری شرکت ارائه می‌دهد. به عبارتی دیگر حاشیه سود ناخالص نشان‌دهنده افزایش یا کاهش درآمد شرکت به نسبت هزینه‌های تولید است و به عنوان یکی از اصلی‌ترین شاخص‌ها برای اندازه‌گیری کارایی عملیاتی شرکت استفاده می‌شود.

بنابراین افزایش حاشیه سود ناخالص به معنای افزایش سودآوری شرکت است که می‌تواند به افزایش ارزش شرکت کمک کند و در نهایت سرمایه‌گذاران بیشتری را برای خرید سهام شرکت مربوطه جلب کند.

فرق حاشیه سود خالص و ناخالص چیست؟

حاشیه سود ناخالص تنها هزینه‌های مربوط به تولید را در نظر می‌گیرد ولی در محاسبه حاشیه سود خالص تمامی هزینه‌ها محاسبه می‌شود. بنابراین حاشیه سود ناخالص نسبت درآمد ناخالص شرکت به هزینه‌های مربوط به تولید کالاها یا ارائه خدمات را نشان می‌دهد و اصلی‌ترین معیاری است که نشان می‌دهد چه مقدار سود بابت تولید برای شرکت بعد از کسر هزینه‌های مرتبط با آن به دست می‌آید.

از سویی دیگر حاشیه سود خالص نسبت سود خالص شرکت به درآمد کل را نشان می‌دهد. بنابراین در محاسبه سود خالص هزینه‌های دیگری مانند هزینه‌های عملیاتی، هزینه‌های مدیریتی، هزینه‌های مالیاتی و سایر هزینه‌های ثابت و متغیر نیز لحاظ می‌شود. بنابراین برای محاسبه حاشیه سود خالص، هزینه‌های ذکر شده از درآمد کسر می‌شود و سپس سود خالص به‌دست می‌آید.

بنابراین، اصلی‌ترین تفاوت بین این دو شاخص این است که حاشیه سود ناخالص فقط هزینه‌های مربوط به تولید را در نظر می‌گیرد، در حالیکه حاشیه سود خالص تمام هزینه‌ها را شامل می‌شود و نشان می‌دهد که شرکت پس از کسر کلیه هزینه‌ها، چقدر سود از فروش خود به دست می‌آورد.

فرق حاشیه سود ناخالص و عملیاتی چیست؟

حاشیه سود ناخالص شامل همه نوع سودهایی است که شرکت از هر فعالیت به دست می‌آورد، در حالیکه حاشیه سود عملیاتی تنها به سودهایی اشاره دارد که از فعالیت‌های عملیاتی به دست می‌آید و نشان‌دهنده کارایی و بازدهی مربوط به فعالیت‌های اصلی شرکت موردنظر است.

بنابراین، اصلی‌ترین تفاوت بین حاشیه سود ناخالص و حاشیه سود عملیاتی این است که حاشیه سود ناخالص نشان می‌دهد که شرکت چه درصدی از فروش را به عنوان سود ناخالص کسب می‌کند، در حالیکه حاشیه سود عملیاتی نشان می‌دهد که شرکت چه درصدی از فروش را به عنوان سود عملیاتی به دست می‌آورد.

راهکارهای بهبود حاشیه سود ناخالص چیست؟

برخی از راهکارهای بهبود حاشیه سود ناخالص شامل موارد زیر می‌شود.

  • بهبود عملکرد تولید
  • کاهش هزینه‌های تولید
  • استفاده بهینه از منابع شرکت
  • بهبود عملکرد بازاریابی شرکت

فرق حاشیه فروش و حاشیه سود چیست؟

زمانی که بخواهیم نسبت سود ناخالص را به فروش بیان کنیم می‌توانیم از حاشیه فروش استفاده کنیم. بنابراین حاشیه فروش و حاشیه سود ناخالص از لحاظ مفهومی مشابه هستند. البته ممکن است محدوده‌ هزینه‌هایی که برای آن‌ها محاسبه می‌شود با هم تفاوت داشته باشد.

اما برای محاسبه حاشیه سود می‌بایست نسبت سود خالص را به فروش محاسبه کنیم. بنابراین همان‌طور که پیش‌تر نیز بیان کردیم زمانی که حاشیه سود مطرح می‌شود، در حالت کلی منظور حاشیه سود خالص مدنظر است. برای کسب اطلاعات بیشتر در حوزه امور مالی و حسابداری می‌توانید از فیلم‌های آموزشی کریپتوگرام در فهرست زیر استفاده کنید.

مفهوم حاشیه سود در بانکداری

مفهوم حاشیه سود در بانکداری به عنوان یک شاخص مالی مهم برای ارزیابی عملکرد مالی بانک مطرح می‌شود. حاشیه سود در بانکداری به طور خلاصه نشان دهنده تفاوت بین درآمد ناخالص بانک و هزینه‌های مرتبط با محصولات و خدمات ارائه شده توسط بانک است. به عبارت دیگر، حاشیه سود بانک نشان می‌دهد که چه میزان از درآمد بانک در اثر فعالیت‌های عملیاتی به سود تبدیل شده است.

برای محاسبه حاشیه سود بانک، درآمد ناخالص بانک که به طور معمول از فروش خدمات بانکی و سود وام‌ها و سرمایه‌گذاری‌ها به‌دست می‌آید، از هزینه‌های مرتبط با فعالیت‌های عملیاتی بانک مانند هزینه‌های مربوط به مدیریت سپرده‌ها، هزینه‌های مدیریت وام‌ها، هزینه‌های مدیریت شبکه شعب و دفاتر بانکی، هزینه‌های تبلیغات و بازاریابی و غیره کسر می‌شود.

حاشیه سود بانک می‌تواند به عنوان یک شاخص مالی مهم برای ارزیابی بهره‌وری عملیاتی بانک، میزان استفاده بهینه از منابع مالی بانک و نیز ارزیابی تأثیر راهبردهای مختلف بانکی بر سودآوری بانک استفاده شود.

جمع‌بندی

در ابتدای این مطلب از کریپتوگرام حاشیه سود را شرح دادیم و توضیحاتی درباره حاشیه سود خالص بیان کردیم. سپس دلیل وجود انواع حاشیه سود برای شرکت‌ها را شرح دادیم. در ادامه برای درک بهتر موضوع مفاهیمی همانند هزینه عملیاتی شرکت، درآمد عملیاتی شرکت، سود عملیاتی، درآمد غیرعملیاتی را شرح دادیم و دلیل تفکیک درآمدهای عملیاتی و غیرعملیاتی را بیان کردیم. در ادامه حاشیه سود عملیاتی را شرح دادیم و تفاوت حاشیه سود عملیاتی و سود خالص را توضیح دادیم.

سپس اهمیت حاشیه سود عملیاتی را بیان کردیم و راهکارهای افزایش سود عملیاتی را شرح دادیم. در ادامه به توضیح حاشیه سود ناخالص پرداختیم. برای این منظور اهمیت حاشیه سود ناخالص، فرق حاشیه سود خالص و ناخالص، فرق حاشیه سود ناخالص و عملیاتی را شرح دادیم و راهکارهای بهبود حاشیه سود ناخالص را بیان کردیم. سپس فرق حاشیه فروش و حاشیه سود را شرح دادیم و در پایان نیز درباره حاشیه سود در بانکداری توضیحاتی ارائه کردیم.



منبع