تحلیل تکنیکال به چه معناست؟ بررسی مفهوم تحلیل تکنیکال در بازار کریپتو | کریپتوگرام

این روزها بسیاری از افراد به دنبال یادگیری یک روش تحلیلی برای ورود به بازارها مالی مخصوصا بازار کریپتو هستند. یکی از روش‌های تحلیلی که پیچیدگی کمتری دارد تحلیل تکنیکال است؛ اما تحلیل تکنیکال چیست؟

در این مقاله قصد داریم به تعریف تحلیل تکنیکال (Technical Analysis)، فرضیات تحلیل تکنیکال، کاربردهای تحلیل تکنیکال و… بپردازیم. اگر قصد دارید در مورد این روش تحلیلی بیشتر بدانید تا انتهای این مقاله با ما همراه باشید.

تحلیل تکنیکال چیست؟

تحلیل تکنیکال (Technical Analysis) یک روش برای تجزیه و تحلیل بازارهای مالی است. در تحلیل تکنیکال از قیمت، حجم معاملات، سرعت تغییر قیمت‌ها و… برای پیشبینی بازارهای مالی استفاده می‌شود. به بیانی دیگر تحلیل تکنیکال، تحلیل بر اساس قیمت است. تحلیل‌گران تکنیکال معتقدند که تمام اخبار، وقایع پیش رو و… در قیمت خلاصه می‌شود، پس می‌توان با بررسی و تحلیل نمودار قیمت یک پیشبینی از بازارهای مالی داشت.

تحلیل تکنیکال بر مفاهیم زیر استوار است:

• همه چیز در قیمت و حجم معاملات خلاصه می‌شود.
• تاریخ دوباره تکرار می‌شود.

علت آنکه تحلیل تکنیکال بر قیمت و حجم معاملات استوار است را بیان کردیم؛ اما در مورد جمله “تاریخ دوباره تکرار می‌شود” دلیل تحلیل‌گران چیست؟

تحلیل‌گران تکنیکال معتقدند که بازار همواره رفتار گذشته خود را تکرار می‌کند. به‌عنوان مثال اگر یک سهم یا یک ارز دیجیتال به  محدوده قیمتی خاص واکنش نشان داد، می‌توان انتظار داشت که پس از رسیدن دوباره قیمت به آن محدوده شاهد واکنش باشیم. علت این موضوع احساسات و توقعات معامله گران است. اجازه دهید با یک مثال توضیح دهم تا درک این موضوع آسان‌تر شود. فرض کنید قیمت بیت کوین از قیمت فعلی (محدوده ۲۶ هزار دلار) دوباره به قیمت ۶۹ هزار دلار برسد. چه احساسی به معامله‌گران دست خواهد داد؟ برخی از افراد چون قیمت بیت کوین یکبار از این محدوده کاهش شدیدی را تجربه کرده، ترسیده و اقدام به فروش کوین‌های خود می‌کنند. تحلیل‌گران تکنیکال معتقدند که این فروش باعث خواهد شد که دوباره شاهد کاهش قیمت یا کاهش قدرت روند صعودی در این محدوده باشیم. 

بیشتر بخوانید: راهنمای جامع تحلیل سنتیمنتال در بازار ارزهای دیجیتال

تحلیل تکنیکال از کجا شروع شد؟

تاریخچه تحلیل تکنیکال به قرن هفدهم و هجدهم میلادی باز می‌گردد، در این دوره تاریخی به‌تازگی نحوه نمایش به شیوه کندلی توسط فردی به نام هوما (Homma) ایجاد شده بود که از آن برای بررسی قیمت برنج استفاده می‌شد. پس از آن فردی به نام  چارلز داو (Charles Henry Dow) در قرن ۱۹ میلادی نظریه‌ای را توسعه داد که پایه‌های تحلیل تکنیکال مدرن را بنا نهاد. چارلز داو (کارآفرین و روزنامه‌نگار آمریکایی) معتقد بود، قیمت سهام در روندهای صعودی و نزولی حرکت می‌کند که می‌توان از آن‌ها برای پیشبینی قیمت استفاده کرد. چارلز را می‌توان بنیان‌گذار تحلیل تکنیکال، خالق شاخص اقتصادی میانگین صنعتی داو جونز و پایه‌گذار روزنامه وال استریت ژورنال دانست.

مهم‌ترین چهره‌های تاریخ تحلیل تکنیکال

دنیای تحلیل تکنیکال افراد معروف زیادی را به خود دیده است. از معروف‌ترین چهره‌های تحلیل تکنیکال می‌توان به موارد زیر اشاره کرد.

• چارلز داو (Charles Dow)

داو، روزنامه‌نگار و معامله‌گر آمریکایی، نظریه‌ای را توسعه داد که پایه‌های تحلیل تکنیکال مدرن را بنا نهاد. نظریه داو بر سه اصل اساسی استوار است:

1. همه چیز در قیمت نهفته است: به عبارت دیگر، تمام عواملی که بر قیمت یک دارایی تأثیر می‌گذارند، در قیمت آن منعکس شده‌اند.
2. قیمت‌ها بر اساس روندها حرکت می‌کنند: روندها، الگوهای تکرارشونده‌ای هستند که قیمت‌ها را در یک جهت مشخص حرکت می‌دهند.
3. تاریخ تکرار می‌شود: الگوهای قیمتی در طول زمان تکرار می‌شوند، بنابراین می‌توان از آنها برای پیش‌بینی روند آینده قیمت‌ها استفاده کرد.

داو، در سال ۱۸۸۲، روزنامه‌ای به نام “The Wall Street Journal” را تأسیس کرد. او در این روزنامه، مقالاتی را در مورد بازارهای مالی می‌نوشت و نظریه‌های خود را در مورد تحلیل تکنیکال ارائه می‌داد. وی در تاریخ ۴ دسامبر ۱۹۰۲ فوت کرد.

• ویلیام گن (William Delbert Gann)

گن، یک معامله‌گر و نویسنده آمریکایی بود که به دلیل توسعه سیستم گن شناخته می‌شود. گان، معتقد بود که می‌توان از نسبت‌های ریاضی برای پیش‌بینی قیمت‌های آینده استفاده کرد. او، سیستم‌های خاص خود را توسعه داد که از این نسبت‌ها برای معامله استفاده می‌کرد.

ویلیام گان، در کتاب‌های خود، از جمله “The Tunnel Thru the Air” و “45 Years in Wall Street”، آموزه‌های خود را در مورد تحلیل تکنیکال ارائه داده است. ویلیام در سال ۱۸۷۸ متولد شد و در سال ۱۹۵۵ از دنیا رفت.

• رالف نلسون الیوت (Ralph Nelson Elliott) 

الیوت، یک معامله‌گر، حسابدار و نویسنده آمریکایی بود که نظریه امواج الیوت را توسعه داد که حرکت قیمت را در بازارهای مالی توضیح می‌دهد. نظریه موج الیوت، بر این اساس است که قیمت‌ها در بازارهای مالی، در قالب موج‌هایی حرکت می‌کنند که از پنج موج کوچک روندی و سه موج بزرگ اصلاحی تشکیل شده‌اند.

الیوت، در کتاب‌های خود، از جمله “The Wave Principle” و “The Elliott Wave Principle: Key to Market Behavior”، آموزه‌های خود را در مورد نظریه موج الیوت ارائه داده است. الیوت در سال ۱۸۷۱ متولد و در سال ۱۹۴۸ فوت شد.

افراد معروف دیگری نیز در دنیا تحلیل تکنیکال وجود دارند، مانند البروکس، لنس بگز، سم سیدن و… که به دلیل طولانی‌شدن مقاله از آن‌ها چشم‌پوشی می‌کنیم.

تحلیل تکنیکال چه کاربردهایی دارد؟

همان‌طور که در ابتدای مقاله بیان شد تحلیل تکنیکال یک روش تحلیل بازارهای مالی است؛ اما این تنها کاربرد تحلیل تکنیکال است؟ خیر تحلیل تکنیکال کاربردهای زیادی دارد که از مهم‌ترین این کاربردها می‌توان به موارد زیر اشاره کرد.

• پیشبینی آینده قیمت: مهم‌ترین و اصلی‌ترین کاربرد تحلیل تکنیکال که تا به حال چندین بار به آن اشاره شده است، پیشبینی آینده قیمت سهام، کالا یا ارز دیجیتال است. با کمک تحلیل تکنیکال می‌توان تا حدودی (تاکید می‌کنم حدودی زیرا در بازارهای مالی هیچ‌کس و هیچ‌چیز نمی‌تواند به‌صورت صددرصدی بازار را پیشبینی کند) قیمت را پیشبینی کرد.
• مشخص‌کردن نقاط ورود و خروج: یافتن محدوده ورود و خروج از معامله یکی دیگر از کاربردهای تحلیل تکنیکال است. در تحلیل تکنیکال می‌توان بر اساس استراتژی‌های مختلف نواحی مناسب برای واردشدن و خارج‌شدن از یک معامله را مشخص کرد.
• تشخیص روندها: یافتن روند بازار یکی دیگر از کاربردهای تحلیل تکنیکال است. باید توجه داشت که در استراتژی‌ها و سبک‌های معاملاتی مختلف روند به شیوه متفاوتی تعیین می‌شود.

تحلیل تکنیکال با تحلیل بنیادی چه تفاوت‌هایی دارد؟

تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی (فاندامنتال) دو شیوه بررسی و پیشبینی قیمت در بازارهای مالی محسوب می‌شود. این دو شیوه تحلیل تفاوت‌هایی با هم دارند که می‌توان از مهم‌ترین آن‌ها به موارد زیر اشاره کرد.

این موارد تنها بخش کوچکی از تفاوت تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی است. در تحلیل فاندامنتال تحلیل‌گران از بین داده‌های شرکت یا یک پروژه بلاکچینی به دنبال ارزش ذاتی آن هستند؛ اما در تحلیل تکنیکال به دنبال آن هستیم که چه قیمتی برای خرید یا فروش سهام یا ارز دیجیتال مورد نظر مناسب است.

اگر به دنبال آن هستید که یک تحلیل‌گر و معامله‌گر حرفه‌ای شوید، باید با تحلیل فاندامنتال نیز آشنا شوید.

جایگاه تحلیل تکنیکال در معاملات

بسیاری از افراد سوالاتی مانند موارد زیر را مطرح می‌کنند.

• جایگاه تحلیل تکنیکال در معاملات کجاست؟
• آیا می‌توان با تحلیل تکنیکال به‌تنهایی معامله کرد؟
• آیا یادگیری تحلیل تکنیکال برای معامله‌کردن به‌تنهایی کافی است؟
• و…

برای پاسخ به تمام این سوالات باید بدانید که برای انجام معاملات باید چه مسیری را طی کرد. اگر بخواهیم یک معامله داشته باشیم باید از موارد زیر عبور کنیم.

• تحلیل فاندامنتال

باید بر اساس تحلیل فاندامنتال ارز دیجیتال یا سهام مورد نظر را بررسی کنیم و سوالاتی مانند سوالات زیر را پاسخ دهیم.

1. شرایط بازار مناسب برای معامله هست یا نه؟
2. سهام یا ارز دیجیتال مورد نظر ارزشمند است یا نه؟
3. قیمت فعلی آن بالاتر از ارزش ذاتی آن است یا خیر؟

باید توجه داشت که در بازار کریپتو می‌توان از تحلیل آنچین که زیرمجموعه تحلیل فاندامنتال است نیز کمک بگیرید.

• تحلیل تکنیکال

در صورتی که متوجه شدیم سهام یا ارز دیجیتال مورد نظر ارزشمند است و قیمت آن زیر ارزش ذاتی آن است، با کمک تحلیل تکنیکال محدوده‌ای را برای ورود به معامله و خروج از آن مشخص می‌کنیم.

• مدیریت سرمایه

با کمک اصولی که در مدیریت سرمایه ما وجود دارد، بخشی از سرمایه خود را وارد معامله کرده و برای خود حد ضرر و حد سود مشخص می‌کنیم. حد ضرر و حد سود را با کمک مدیریت سرمایه و تحلیل تکنیکال مشخص خواهیم کرد. حد ضرر و حد سود به زبان ساده یعنی اگر چقدر ضرر کنیم باید از معامله خارج شویم و اگر چقدر سود کنیم باید معامله خود را در سود ببندیم.

• ورود به معامله

در صورتی که وارد معامله شدیم باید سعی کنیم بر اصولی که برای خود داریم، پایبند باشیم. بخشی از این موارد در روان‌شناسی معاملات خلاصه می‌شود.

این موارد به‌صورت خلاصه بیان شده است و ممکن است برای یک معامله خاص کمی تغییر کند. حال که با مسیری که باید طی کنید آشنا شدید، می‌توانید جایگاه تحلیل تکنیکال را در معاملات ببینید. هیچ فردی تنها با تحلیل تکنیکال نمی‌تواند در بازارهای مالی زنده بماند. اگر فردی به شما غیر از این را گفت بدانید که آن فرد هیچ دانشی در مورد بازارهای مالی ندارد.

آموزش مفاهیم اصلی تحلیل تکنیکال

باید توجه داشت که تحلیل تکنیکال یک حوزه بسیار بزرگ است و نمی‌توان در یک مقاله به آموزش تمام آن پرداخت، به همین دلیل در این بخش تمام تلاش خود را خواهیم کرد که شما را با مفاهیم اصلی تحلیل تکنیکال آشنا کنیم. باید توجه داشت که درک این مفاهیم برای ورود به دنیای معاملات و استفاده از تحلیل تکنیکال در معاملات ضروری است.

کندل چیست؟

کندل (Candle) نوعی نحوه نمایش قیمت است که چهار جز اصلی دارد. اجزای اصلی کندل عبارتند از:

• بدنه کندل: بدنه کندل نشان دهنده تفاوت بین قیمت باز شدن و قیمت بسته‌شدن کندل است. بدنه کندل‌ها در تمام روش‌های تحلیل تکنیکال از اهمیت بالایی برخوردار است. در اکثر روش‌های تحلیل تکنیکال از بدنه کندل‌ها برای مشخص کردن قدرت استفاده می‌کنند.
• سایه بالایی: سایه بالایی نشان دهنده بالاترین قیمت در طول دوره زمانی کندل است.
• سایه پایینی: سایه پایینی نشان دهنده پایین‌ترین قیمت در طول دوره زمانی کندل است.
• طول کندل: طول کندل نشان دهنده نوسانات قیمت در یک کندل است.

در مورد کندل‌ چیست، نحوه معامله با کندل‌ها و الگوهای کندلی سه مقاله در بلاگ صرافی کریپتوگرام داریم که لینک آن‌ها را قرار داده‌ایم. اگر مایلید در مورد کندل‌ها و جایگاه کندل‌ها در تحلیل تکنیکال بیشتر بدانید این سه مقاله را مطالعه کنید.

حجم در تحلیل تکنیکال چیست؟

حجم نشان‌دهنده مقدار دارایی، سهام، کالا و یا ارز دیجیتالی تست که در یک دوره زمانی مشخص معامله شده‌اند. حجم یکی از ابزارهای مهم تحلیل تکنیکال محسوب می‌شود. در انواع روش‌های تحلیل تکنیکال از حجم برای یافتن محدوده‌های عرضه و تقاضا، شدت و قدرت یک روند، محدوده‌های مقاومت و حمایت و… استفاده می‌شود. پس از قیمت، مهم‌ترین فاکتور در تحلیل تکنیکال حجم معاملات است.

سطح حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال چیست؟

سطوح حمایت و مقاومت یکی از مفاهیم پایه در تحلیل تکنیکال محسوب می‌شوند. نواحی قیمتی که احتمال خواهیم داد مانع از کاهش بیشتر قیمت شوند. به نواحی که مانع از رشد بیشتر قیمت خواهند شد، سطوح مقاومتی و به سطوحی که مانع از کاهش بیشتر قیمت می‌شوند، سطوح حمایت می‌گویند. در تمام روش‌ها و سبک‌های تحلیل تکنیکال این نواحی وجود دارد؛ اما ممکن است نام متفاوتی برای آن‌ها در نظر گرفته شود.

یافتن نواحی مقاومت و حمایت در هر سبک تحلیلی متفاوت است. در برخی از روش‌های تحلیل تکنیکال از اندیکاتورها، نواحی با بیشترین حجم، بالاترین قیمت در یک دوره زمانی و… استفاده می‌شود.

روند چیست؟

روند یک جهت کلی در قیمت است که می‌تواند، به سه شکل زیر باشد.

• روند صعودی: روند صعودی نشان دهنده رشد قیمت‌ها است. عموما در یک روند صعودی قیمت‌ها به سمت بالا حرکت می‌کنند.
• روند نزولی: روند نزولی نشان از کاهش قیمت دارد. در روند نزولی عموما قیمت به سمت قیمت‌های پایین‌تر حرکت می‌کند.
• روند خنثی: روند خنثی نشان از نوسان قیمت در یک محدوده خاص را دارد. در روند خنثی قیمت در یک محدوده، حرکتی نوسانی یا رفت و برگشتی دارد.

روندها در بازه‌های زمانی مختلف مشخص می‌شوند به‌عنوان مثال یک روند صعودی در تایم فریم پایین ممکن است که بخشی از یک اصلاح کوچک در روند نزولی تایم فریم بالا باشد. روند‌ها را می‌توان توسط روش‌های مختلف مشخص کرد. اکثر تحلیل‌گران از روند‌ها برای انجام معامله استفاده می‌کنند، مثلا در روند صعودی اقدام به خرید و در روند نزولی اقدام به فروش می‌کنند.

الگوهای قیمت

الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال یا همان الگوهای کلاسیک، شکلی از قیمت هستند که در نمودار قیمت ظاهر می‌شوند. در برخی از روش‌های تحلیل تکنیکال از این الگوهای قیمتی برای پیشبینی قیمت استفاده می‌شوند. در این بخش قصد نداریم به‌صورت جامع به بررسی الگوهای قیمتی بپردازیم، به همین دلیل اگر مایلید در مورد الگوهای قیمت یا الگوهای پرایس اکشن بیشتر بدانید مقاله زیر را از دست ندهید.

باید توجه داشت که الگوهای قیمت نیز در تایم فریم‌ معنا پیدا می‌کنند. مثلا یک الگوی سر و شانه در تایم فریم ۱ ساعته احتمالا در تایم فریم روزانه قابل مشاهده نباشد. علاوه بر الگوهای کلاسیک، الگوهای قیمتی دیگری مانند الگوی ABCD داریم. این الگوها مربوط به روش هارمونیک تریدینگ یکی از زیرمجموعه‌های تحلیل تکنیکال است. چند مورد از این الگوها را در بخش انواع روش‌های تحلیل تکنیکال بیان کرده‌ایم.

نمودار قیمت چیست؟

نمودار قیمت ابزاری برای نمایش داده‌های قیمتی یک کالا، ارز دیجیتال و… هستند. نمودار قیمت شکل‌های گوناگونی دارند که مهم‌ترین آن‌ها عبارت‌اند از:

• نمودار خطی: نمودار خطی یکی از ساده‌ترین نوع از نمایش قیمت هستند. این نحوه نمایش قیمت فقط یک قیمت را در هر لحظه نمایش می‌دهد.

• نمودار میله‌ای: این نمودار در هر لحظه چهار قیمت باز شدن، قیمت بسته‌شدن، بالاترین قیمت و پایین‌ترین قیمت را نمایش می‌دهد.

• نمودار کندلی: این نحوه نمایش نمودار بسیار شبیه به نمودار میله‌ای است و مانند آن چهار قیمت را نمایش می‌دهد. نمودار کندلی را می‌توان یکی از محبوب‌ترین نمودارها در تحلیل تکنیکال دانست. بیشتر تحلیل‌گران تکنیکال ارز دیجیتال، فارکس، سهام و… از نمودار کندلی استفاده می‌کنند.

• نمودار هکین اشی: نمودار Heikin Ashi یکی دیگر از نحوه‎‌های نمایش قیمت است که در بعضی از سبک‌های تحلیل تکنیکال از آن استفاده می‌شود. شکل نمودار هکین اشی مانند نمودار کندلی است و برای ساخت آن از چهار قیمت آغازین، پایانی، حداقل و حداکثر قیمت استفاده می‌شود. نکته‌ای که باید در مورد نمودار هکین اشی بدانید آن است که برای ساخت این نمودار از داده‌های کندل‌های قبل و میانگین آن‌ها استفاده شده است.

باید توجه داشت که انواع نمایش نمودار قیمت بسیار زیاد است که به دلیل طولانی شدن مقاله از پرداختن به آن‌ها خودداری می‌کنیم.

مفاهیم تحلیل تکنیکال پیشرفته

در بخش قبل به بررسی مفاهیمی پرداختیم که شما در هر روش و سبک از تحلیل تکنیکال به آن‌ها نیاز خواهید داشت. در این بخش به‌صورت جزئی‌تر به بررسی ابزارهای تحلیل تکنیکال خواهیم پرداخت. این مفاهیم و ابزارها ممکن است که در یک روش تحلیلی به کار گرفته شوند و در روش دیگر کاربرد نداشته باشند.

اندیکاتور چیست؟ و چه نقشی در تحلیل تکنیکال دارد؟

اندیکاتورها ابزاری هستند که با کمک داده‌هایی همچون قیمت، حجم، درصد تغییرات قیمت و… شاخص‌هایی را ارائه می‌دهند که از آن‌ها در تحلیل تکنیکال استفاده می‌شود. در مورد اندیکاتورها یک مقاله کامل و جامع داریم که می‌توانید به آن از لینک زیر دسترسی داشته باشید.

اگر قصد دارید که دانش تحلیل تکنیکال خود را افزایش دهید باید با چندین اندیکاتور حتما آشنا باشید. این اندیکاتورها عبارت‌اند از:

• ایچیموکو (Ichimoku): ایچیموکو یک اندیکاتور بسیار معروف در بین تحلیل‌گران تکنیکال است. ایچیموکو از ۵ خط تشکیل شده است و می‌توان به وسیله آن به پیشبینی بازار پرداخت. اگر مایلید در مورد اندیکاتور ایچیموکو بیشتر بدانید می‌توانید مقاله اندیکاتور ایچیموکو چیست و استراتژی‌های 2023 ایچیموکو را مطالعه کنید. اگر از آن دسته افرادی هستید که برای آموزش به کتاب روی می‌آورند می‌توانید مقاله بهترین کتاب‌های ایچیموکو را مطالعه و یک کتاب برای آموزش انتخاب کنید.
• میانگین متحرک (Moving Average): مووینگ اوریج‌ یا میانگین متحرک یکی دیگر از اندیکاتورها و ابزارهای کاربردی در تحلیل تکنیکال است. میانگین متحرک یک اندیکاتور است که میانگین قیمت چند کندل قبل را نمایش می‌دهد. با کمک این اندیکاتور می‌توان روند بازار، سیگنال ورود و خروج و… را تشخیص داد.
• باند بولینگر (Bollinger Bands): بولینگر باند نیز یکی دیگر از اندیکاتورهای معروف است. این اندیکاتور از سه خط باند بالا، باند پایین و میانگین متحرک تشکیل شده است. با کمک این اندیکاتور می‌توان محدوده‌های اشباع فروش (Oversold) یا اشباع خرید (Overbought) را تشخیص داد. در برخی از روش‌های تحلیل تکنیکال از اندیکاتور باند بولینگر برای یافتن محدوده‌های ورود و خروج به معامله استفاده می‌شود.
• اندیکاتور RSI: این اندیکاتور یکی دیگر از اندیکاتورهای مهم و کاربردی است که هر تحلیلگر تکنیکال باید با آن آشنا باشد. اندیکاتور RSI برای یافتن محدوده‌های اشباع خرید و فروش، یافتن واگرایی و… استفاده می‌شود.
• اندیکاتور MACD: مکدی یک اندیکاتور معروف است که از آن برای یافتن واگرایی، سیگنال ورود به معامله و… استفاده می‌شود. اندیکاتور مکدی از دو خط مکدی و خط سیگنال و یک هیستوگرام ایجاد شده است.

اندیکاتورهای زیادی وجود دارند که می‌توانند در تحلیل تکنیکال به شما کنند؛ اما به دلیل طولانی‌شدن مقاله به آن‌ها نخواهیم پرداخت. شما می‌توانید این اندیکاتورها را در بلاگ صرافی کریپتوگرام و یا در اینترنت جستجو کرده و در مورد آن‌ها اطلاعاتی را به دست آورید.

فیبوناچی چیست؟

فیبوناچی یک سری عددی است که از هر عدد به‌وسیله اعداد قبلی خود ساخته شده است. از فیبوناچی چندین ابزار تکنیکال مانند Fib Retracement، Fib Extension، Fib Chanel و… ایجاد شده است. تحلیلگران تکنیکال از نسبت‌های فیبوناچی برای شناسایی اهداف قیمتی و نقاط ورود و خروج استفاده می‌کنند. به‌عنوان مثال، یک تحلیلگر تکنیکال ممکن است از نسبت فیبوناچی برای تعیین اینکه آیا یک روند صعودی در حال اتمام است یا خیر استفاده کند.

پرایس اکشن

پرایس اکشن یکی از روش‌های تحلیل تکنیکال محسوب می‌شود که در آن پایه و ستون اصلی نمودار قیمت است. پرایس اکشن یکی از معروف‌ترین انواع تحلیل تکنیکال محسوب می‌شود. پرایس اکشن دارای سبک‌های مختلفی است که در مقاله بررسی و مقایسه بهترین سبک‌های پرایس اکشن؛ تفاوت انواع سبک‌های پرایس اکشن چیست؟ به صورت کامل این سبک‌ها را بررسی کرده‌ایم.

پرایس اکشن یکی از روش‌های تحلیل تکنیکال با قابلیت استفاده در اکثر بازارهای مالی است.

برای تحلیل تکنیکال چه ابزارهایی لازم است؟

ابزارهای تحلیل تکنیکال بر اساس سبک معاملاتی متفاوت است، در پرایس اکشن بیشتر از قیمت، حجم، فیبوناچی، خطوط و… استفاده می‌شود در برخی از روش‌های دیگر از اندیکاتورهای مخصوص و… استفاده می‌شود. نمی‌توان در یک مقاله تمام ابزارهای تحلیل تکنیکال را لیست کرد، اما اگر بخواهیم مهم‌ترین ابزارها در تحلیل تکنیکال را نام ببریم، عبارت‌اند از:

• یک پلتفرم تحلیل مانند تریدینگ ویو
• نمودار قیمت
• ابزارهای ساده مانند خطوط، کانال و…
• ابزارهایی مانند فیبوناچی، گن و…
• اندیکاتورها
• حجم معاملات
• الگوهای کندلی
• الگوهای قیمتی (الگوهای کلاسیک)
• و…

۱۵ جایگزین برتر تریدینگ ویو برای تحلیل گران بازار در ۲۰۲۴

انواع سبک‌های تحلیل تکنیکال

انواع مختلفی از سبک‌های تحلیل تکنیکال وجود دارد که اگر بخواهیم تک‌به‌تک آن‌ها را نام ببریم باید چندین مقاله در مورد آن‌ها نوشت. با توجه به این موضوع در ادامه در مورد معروف‌ترین سبک‌های تحلیل تکنیکال توضیحاتی را ارائه خواهیم کرد.

– پرایس اکشن (Price Action)

پرایس اکشن را در بخش‌های قبلی توضیح دادیم به همین دلیل از توضیحات اضافه خودداری خواهیم کرد. باید توجه داشت که بسیاری از افراد به‌اشتباه تحلیل تکنیکال را همان پرایس اکشن می‌دانند؛ اما این یک دیدگاه کاملا غلط است. پرایس اکشن یکی از روش‌های تحلیل تکنیکال است که تاخیر کمتری نسبت به دیگر روش‌ها دارد. در مورد پرایس اکشن مطالب زیادی در وبلاگ کریپتوگرام قرار داده‌ایم که می‌توانید آن‌ها را مطالعه کنید. 

اگر شما جزو افرادی هستید که برای هر موضوع و آموزشی به دنبال کتاب می‌روید می‌توانید مقاله بهترین کتاب‌های پرایس اکشن؛ آشنایی با مهم‌ترین منابع یادگیری Price Action را مطالعه و با بهترین کتاب‌های آموزشی برای پرایس اکشن آشنا شوید.

– تحلیل به کمک اندیکاتورها

در بخش‌های قبلی هم بیان شد که برخی از سبک‌های تحلیل تکنیکال بر پایه یک یا چند اندیکاتور است و افراد با کمک اندیکاتورهای اقدام به معامله می‌کنند. تحلیل با اندیکاتورها را می‌توان ساده‌ترین روش تحلیل تکنیکال دانست. البته معامله با اندیکاتورها مشکلاتی مانند کند بودن واکنش‌ها و درصد خطا بالاتر نسبت به برخی از روش‌های دیگر را دارد.

– هارمونیک تریدینگ

هارمونیک تریدینگ یکی از زیر مجموعه‌های تحلیل تکنیکال است که طرفداران خاص خود را دارد. در هارمونیک تریدینگ، تحلیل‌گران با استفاده از الگوهایی خاص نواحی برگشت قیمت را شناسایی می‌کنند. از مهم‌ترین الگوها در هارمونیک تریدینگ می‌توان به موارد زیر اشاره کرد.

• الگوی ABCD
• الگوی گارتلی (Gartley)
• الگوی خرچنگ (Crab)
• الگوی خفاش (Bat)
• الگوی پروانه (Butterfly)

– تحلیل الیوتی

یکی دیگر از سبک‌های تحلیل تکنیکال الیوت است. در تحلیل الیوت تحلیل‌گران معتقدند که بازار همواره به‌صورت چند موجی حرکت می‌کند. با توجه به این دیدگاه، تحلیل‌گران از نقاطی خاص در گذشته شروع به موج شماری کرده تا به قیمت فعلی برسند. پس از اتمام موج شماری تحلیل‌گران می‌توانند آینده قیمت را پیشبینی کنند. البته باید توجه داشت که الیوت سبک پیچیده‌تری نسبت به دیگر سبک‌ها است به همین دلیل طرفداران کمتری دارد.

باید توجه داشت که تمام این سبک‌ها هر کدام به چند شاخه دیگر تقسیم می‌شود. به‌عنوان مثال چندین سبک پرایس اکشن وجود دارد یا چندین سبک الیوت، به همین دلیل است که می‌گویم تحلیل تکنیکال یک دنیای بزرگ محسوب می‌شود و نمی‌توان تمام آن را در قالب یک دوره آموزشی بیان کرد.

– عرضه و تقاضا

عرضه و تقاضا (Supply & Demand) یکی دیگر از سبک‌های پرکاربرد در تحلیل تکنیکال است که توسط بسیاری از معامله‌گران موفق استفاده می‌شود. از مشهورترین معامله‌گرانی که تحلیل به سبک عرضه و تقاضا را گسترش داده‌اند می‌توان به سم سیدن و آلفونسو مورنو اشاره کرد.

البته تئوری عرضه و تقاضا به سال‌ها قبل برمی‌گردد و یکی از مشهورترین نظریه‌های اقتصادی است. معامله‌گران نیز با استفاده از این مفهوم نواحی یا به اصطلاح زون‌هایی را در چارت مشخص می‌کنند که می‌توانند به عنوان بیس‌های عرضه و تقاضا کاربرد داشته باشند.

تحلیل تکنیکال چه محدودیت‌هایی دارد؟

تحلیل تکنیکال مانند تمام روش‌های تحلیل دارای محدودیت‌هایی است که اگر بخواهیم مهم‌ترین آن‌ها را نام ببریم می‌توان به موارد زیر اشاره کرد.

• در تحلیل تکنیکال همواره درصدی خطا وجود دارد.
• تحلیل تکنیکال به بررسی نمودار قیمت می‌پردازد. این موضوع باعث خواهد شد که بقیه عوامل را نادیده بگیریم.
• در تحلیل تکنیکال همواره به گذشته قیمت نگاه کرده و بر اساس آن آینده را پیشبینی می‌کنیم که این کار باعث تاخیر و خطا خواهد شد.
• در سهم‌ها یا ارزهای دیجیتالی که داده‌های قیمتی کافی ندارند، نمی‌توان از تحلیل تکنیکال استفاده کرد.

تحلیل تکنیکال چه مزایایی دارد؟

تحلیل تکنیکال نسبت به تحلیل بنیادی و یا تحلیل آنچین که در ارزهای دیجیتال استفاده می‌شود دارای مزایایی است که در ادامه مهم‌ترین مزایا تحلیلی تکنیکال را برای شما عزیزان لیست خواهیم کرد.

• در تحلیل نیاز به بررسی تعداد زیادی پارامتر ندارید و فقط داده‌های قیمت و اندیکاتورهای را بررسی خواهید کرد.
• تحلیل تکنیکال را می‌توان در قالب یک سری استراتژی معاملاتی گنجاند و با مشاهده شرایطی خاص وارد معامله شد.
• تحلیل تکنیکال برای شما محدوده ورود و خروج به معامله را مشخص می‌کند.

آیا تحلیل تکنیکال برای شروع ترید کافیست؟

خیر برای ترید کردن باید به مهارت‌های دیگری مانند مدیریت سرمایه تسلط پیدا کنید. در بخش جایگاه تحلیل تکنیکال در معاملات، نقشه راه برای انجام یک معامله را بیان کرده‌ایم که می‌توانید موارد ضروری برای داشتن بهترین بازدهی را مشاهده کنید.

آیا با تحلیل تکنیکال قیمت رمزارزها را می‌توان پیش‌بینی کرد؟

بله تحلیل تکنیکال می‌تواند با درصد قابل قبولی آینده یک رمز ارز را پیشبینی کند؛ اما این موضوع به معنی آن نیست که تحلیل تکنیکال همیشه و صددرصد درست است. تحلیل تکنیکال مانند تمام روش‌های تحلیل دیگر دارای درصدی خطا است.

سخن پایانی

در این مقاله سعی کردیم به‌صورت کلی به بررسی تحلیل تکنیکال بپردازیم؛ اما باید این نکته را یادآوری کنم که تحلیل تکنیکال دنیای بسیار بزرگی است و شما تنها با دیدن یک دوره آموزشی، یک مقاله و یا یک ویدیوی آموزشی نمی‌توانید به‌صورت کامل به سبک خاصی از تحلیل تکنیکال مسلط شوید. البته آموزش‌های مقدماتی، قدم اول است و همه تحلیل‌گران این قدم را برداشته‌اند؛ اما این تنها قدم نیست. شما برای تبدیل‌شدن به یک تحلیل‌گر تکنیکال نیاز به آموزش، تمرین و کسب تجربه دارید. در این مقاله سعی شده تا حدودی شما را با فضای تحلیل تکنیکال آشنا کنیم و شما را در برداشتن اولین قدم همراهی کنیم. امیدوارم که از این مقاله استفاده لازم را برده باشید. در ضمن ما در صرافی کریپتوگرام سعی خواهیم کرد که آموزش‌های زیادی را برای تحلیل تکنیکال، تحلیل بنیادی، تحلیل آنچین و… برای شما عزیزان آماده کنیم. شما می‌توانید این مقالات را در بلاگ ما مطالعه کنید.

نوشته تحلیل تکنیکال چیست + آموزش جامع تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال اولین بار در بلاگ کریپتوگرام. پدیدار شد.

منبع