چارلز هاسکینسون، بنیانگذار کاردانو (ADA)، به نظرات جنجالی و پرحاشیه خود معروف است. او در مصاحبه اخیر، اتریوم را هدف قرار داد و ساختار حاکمیت آن را با «دیکتاتوری» مقایسه کرد.
از نظر او، ویتالیک بوترین، یکی از بنیانگذاران این شبکه، نفوذ و قدرت زیادی بر جهتگیری شبکه اتریوم دارد؛ شبکهای که به شکل متناقضی قرار است غیرمتمرکز باشد.
او ادعا کرد که کاردانو از طریق مدل حاکمیتی «دوران ولتر»، از این دام دوری کرده است. این ارتقا به جامعه قدرت میدهد تا تصمیمگیری را رهبری و از تمرکز قدرت در دست هر شخص خاصی جلوگیری کند.
به گفته این کارآفرین آمریکایی، رویکرد کاردانو «آنارشی» را که در بیت کوین مشاهده میشود، کنار میزند و جایگزینی متعادل برای هر دو حالت افراطی ارائه میکند.
او گفت:
اگر شما این چیزها را دارید، پس میتوانید از آنارشی بیت کوین یا دیکتاتوری اتریوم اجتناب کنید. در واقع چیزی دارید که میتواند با یک صدا به جلو حرکت کند، اما باز هم هنوز غیرمتمرکز است؛ زیرا نمایندهای برای همه است.
او تاکید کرد که کل چشمانداز اتریوم اساساً حول ویتالیک بوترین شکل گرفته است.
هاسکینسون با اشاره به اتکا به بوترین گفت: «همه به دنبال نقشه راه، برای الهام گرفتن از او هستند. او تنها کسی است که نفوذ کافی برای جمع کردن جامعه دارد.» او این سوال را مطرح کرد که اگر بوترین نباشد، آیا اتریوم میتواند حرکت خود را حفظ کند؟ هارد فورک بعدی چگونه خواهد بود؟ چقدر سریع توانستند به آنجا برسند؟
بنیانگذار کاردانو تنها به انتقاد از رهبری اتریوم بسنده نکرد. او همچنین مقصر اصلی تغییر استراتژی اتریوم را نیز به گردن بوترین انداخت.
در ابتدا قرار بود اتریوم از طریق شاردینگ مقیاسپذیر شود؛ اما بوترین کشتی را به سمت راهحلهای رولآپ و لایه ۲ هدایت کرد. در حالی که این رویکرد به اتریوم اجازه داده است در کوتاهمدت مقیاسپذیر شود، اما مخالفانی هم داشته است.
اخیراً، منتقدان افزایش لایه دوها را هدف گرفتهاند، زیرا لایه اصلی اتریوم هم در فعالیت و هم در درآمد از طریق کارمزدها، کاهش یافته است.
هاسکینسون در این باره گفت:
حرکت برای پذیرش لایه دوها یا رولآپها از کجا آمده است؟ آیا این زاییده فکر یک مهندس تصادفی اتریوم بود یا بوترین بود که روایت را هدایت میکرد، پست در وبلاگ مینوشت، در مورد آن صحبت میکرد و برای آن تلاش میکرد؟
از نظر هاسکینسون، تمام این موارد این تصویر را واضح میکند که آینده اتریوم بیش از حد توسط دیدگاه یک فرد دیکته میشود، نه یک جامعه غیرمتمرکز.